فرتوت

حمایت بی دریغ از مستضعفان

شنبه, ۲۱ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۰۷:۰۰ ب.ظ


جمهوری اسلامی به واسطه ی نهضتی که باعث شکل گیری اش شده است هویتی متفاوت با دیگر نظام های رایج دارد. نهضتی که با شعار نفی هرگونه سلطه به پیروزی رسید و انقلاب دوم  نسخه ی گسترش یافته در سطح بین الملل همین شعار بود.امروز که سه دهه از پیروزی انقلاب گذشته است می توان خطوط اصلی سیاست خارجه مطلوب را مشخص کرد. اما رسیدن به رویکردها و رفتارهای مطلوب و بایسته جمهوری اسلامی در سیاست خارجی نیاز به بحث و بررسی بیشتری دارد. عدم پذیرش هرگونه سلطه و استقلال کامل از ابرقدرت ها در قانون اساسی مورد تاکید قرار گرفته است و استقلال خواهی و ظلم ستیزی ما محدود در جغرافیای خودمان نیست ، بلکه آرمانی است جهانی. فرق رویکرد اسلامی با ناسیونالیسیتی همین جاست که ناسیونالیست ها استقلال را برای برتری نژاد و ملت خود می خواهند اما اسلام ناب استقلال را برای نجات همه ی ملت های مستضعف از چنگال ابرقدرت ها تجویز می کند.

در اصل سوم قانون اساسی می خوانیم که معیارهای تنظیم سیاست خارجی" معیارهای اسلام ، تعهد برادرانه نسبت به مسلمانان و حمایت بی دریغ از مستضعفان جهان" می باشد. مبنای سیاست خارجه در ادبیات رایج منافع ملی هر کشور است. در حالی که در جمهوری اسلامی حمایت بی دریغ از مستضعفان در دستور کار قرار می گیرد و ادبیات رایج به رسمیت شناخته نمی شود. تعبیر پناهگاه آزادی خواهان بودن کشور ما که امام خمینی(ره) به کار بردند نشان می دهد که برنامه ریزی برای مبارزه با ظلم جزو هویت جمهوری اسلامی است.

در تقابل دائمی با کشورهایی هستیم که قصد دشمنی و ظلم دارند. دوگانه منافع ملی و ظلم ستیزی اینجا مطرح می شود که برای رسیدن به منافعی با زورگوها و ابرقدرت ها مراوده داشته باشیم. این شیوه مذموم است و باید در هر شرایطی با ظلم مبارزه کرد. البته تعامل با کشورهایی که دشمنی ندارند در دستور کار دستگاه سیاست خارجه باید قرار بگیرد و نگاه های تنگ نظرانه نباید باعث محصور شدن کشور در فضای بین المللی شود. پس تقابل با ابرقدرت ها و دشمنان اصلی آزادی خواهی جزو اصول خدشه ناپذیر سیاست خارجی جمهوری اسلامی است.

ایجاد تنش در فضای بین الملل رابطه ی تنگاتنگی با شرایط عمومی کشور دارد. چون یکی از مولفه های اصلی که روی حرکت عمومی کشور تاثیر می گذارد مناسبات بین المللی است. هر چقدر تنش و اصطکاک خارجی  بیشتر باشد فشار بیشتر خواهد بود و شرایط داخل را تغییر خواهد داد. آنچه در بحث تنش باید مطرح شود این است که در بسیاری از موارد تنش ها ناشی از بی تدبیری است و به خاطر سوء تفاهم ها ایجاد می شود درحالی که می توان با سیستمی پویا در دستگاه سیاست خارجی این نقص را برطرف کرد. بعضی از تنش ها ناشی از حمایت هایی است که کشور در عرصه بین الملی  از برخی جریان ها انجام می دهد. به عنوان مثال حمایت از مقاوت فلسطین از جمله اصول اساسی ماست و تنش هایی که به همین خاطر ایجاد می شود متفاوت است. اینگونه تنش ها ناشی از پیگیری آرمان هایمان در عرصه بین المللی است که وجود آن باعث نمی شود از آرمان های خود دست برداریم. در اینجا چیزی که مذموم است تاکید روی منافع ملی و بی توجهی به نقش آفرینی بین المللی است.

انقلابی گری در عرصه بین المللی دارای خطرات بسیاری است. از یک طرف باید موضع حمایت از مظلوم را در پیش بگیریم و از سوی دیگر باید تمام سعی خود را انجام دهیم که روابط خوبی با کشورها داشته باشیم. داشتن استراتژی بلند مدت برای ارتباط با کشورها و پرهیز از اظهار نظرهای شتاب زده از جمله راهکارهایی است که در این فضا کمک بسیاری به حرکت کشور می کند. متاسفانه شاهد آن بوده ایم در سال هایی به اسم مواضع انقلابی و عدم وجود استراتژی مشخص روابط بسیار صمیمانه ای با برخی کشور ها شکل گرفت که دوام چندانی نداشت و بعد از چند سال به دشمنی تبدیل شد. همچنین عدم توانایی گسترش روابط با کشورهای دیگر و نگاه سیاه و سفید به سیاست خارجه را می توان از تبعات عدم وجود استراتژی دانست.

در بحث بیداری اسلامی و اتفاقات اخیر می توان شتاب زدگی در اظهار نظرها را مشاهده کرد. این شتاب زدگی نه تنها خیر و برکتی برای کشور نداشت بلکه بسیاری از اختلافات شدید با کشورهای منطقه را می توان میوه ی اظهارنظرهایی دانست که کوته بینانه بود. در قضیه ی مصر نوع تعامل ما و شتابزدگی برای ارتباط کار را به جایی رساند که عده ای نامه ای به مصر ارسال کردند. نکته ی قابل توجه محتوایی بود که قصد تحمیل عقاید خود به طرف مصری داشت و باعث واکنش های شدیدی از طرف افراد تاثیرگذار مصر شد.

متفاوت بودن دستگاه های تصمیم گیر در بحث روابط با کشورهای دیگر هم از جمله نقاطی است که بیشتر باید روی آن تامل کرد. گاهی پیش می آید که در مسئله ای خاص دستگاه های مختلف تحلیل های متفاوتی دارند که باعث رفتارهای متناقض در عرصه ی بین المللی می شود. با توجه به حساسیت بحث سیاست خارجی می توان گفت این یکی از اصلی ترین مشکلات دستگاه سیاست خارجی ماست که باید در آن بازنگری شود.

نکته ی پایانی اینکه در ارتباط با کشورها باید استراتژی مشخصی وجود داشته باشد. متاسفانه در دوره ای علاقه به ارتباط با کشور های اروپایی و پیشرفته خیلی زیاد باشد و در دوره ی بعدی علاقه به کشورهای کمتر توسعه یافته در دستور کار قرار می گیرد. سردرگمی ناشی از این تغییر رویکرد را باید با برنامه ریزی درست و اولویت بندی کشورها حل کرد. پیروی از این اولویت بندی مستلزم ثبات بیشتر سیاست های کلی نظام است تا با تغییر رئیس جمهور چنین تفاوت فاحشی را شاهد نباشیم.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۲/۰۲/۲۱
علیرضا مهری

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی