فرتوت

ارتجاع در انتخاب،ارتجاع در مدیریت

يكشنبه, ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۱۰:۱۱ ق.ظ

تجربه تاریخی نشان می دهد هرچقدر رئیس جمهور به پایان دوره ی مسئولیتش نزدیک می شود نگاه ها به او سرد تر می شود. انتقاد ها شعله می گیرد و جامعه را آماده می کنند تا در انتخابات بعد جریان اداره کشور را تعیین کند. برخی بر این باورند که در دوره های مختلف ریاست جمهوری بازگشت به عقب در حرکت مردم ایران اتفاق افتاده است و این مسئله در بین سیاسیون عمومیت دارد. البته با تفاوت نظرهایی برخی هاشمی را کسی می دانند که جامعه انقلابی را به جامعه ی تجمل گرا تبدیل کرده است. خاتمی را با شعار آزادی که داده است و باعث اوج ابتذال و مشکلات فرهنگی شده است می دانند و احمدی نژاد را با عوام فریبی و مشکلات اقتصادی می شناسند.

با پایان یافتن هر دوره ریاست جمهوری آنچه اهمیت بالایی دارد و باید به آن توجه کرد تجربیاتی که نصیب کشور شده است. تجربه ای که در شناخت بهتر مسیر و برنامه ریزی برای کشور بسیار کارآمد است. شعار دادن ها و عمل نکردن های احمدی نژاد این تجربه را وارد تجربه های نظام کرد که می شود شعار عدالت داد و بعد از چندی کاری برای تحقق عدالت انجام نداد. می شود چند ماه حجم زیادی پول را از دستگاه های مختلف جمع کرد و به مردم داد و دستگاهی نتواند جلوی بی قانونی را بگیرد.

آقای هاشمی هشت سال مدیریت کشور را بر عهده داشتند و دوره مدیریت شان دارای نقاط ضعف و قوت بود. امروز دوباره وارد عرصه ی انتخابات شدند و قطعا حق طبیعی ایشان است که وارد عرصه شوند. آنچه بعد از هر رئیس جمهور اهمیت دارد درس گرفتن از دوره ی مسئولیت او و برنامه ریزی جدید برای کشور است. یعنی اگر مدیریت هاشمی را تجربه کردیم مراقبت کنیم که نقاط ضعفش در دوره بعد در رئیس جمهور بعدی وجود نداشته باشد. این منطق ارتجاع را هم زیر سوال می برد. یعنی ما با توجه به تجربه ی دولت هاشمی 16 سال کشور را پیش برده ایم و قطعا رشد گفتمانی اتفاق افتاده است و تجربیات بسیاری بدست آورده ایم. آقای هاشمی همان رویکرد 16 سال پیش را دارند یا تجربیات باعث تکامل گفتمان ایشان شده است؟

آنچه تا به امروز مشاهده کرده ام همان ادبیات و همان گفتمان است و رشد چندانی در آن اتفاق نیافتاده است. این پیش فرض رای دادن به هاشمی را نوعی ارتجاع می داند و ادعا می کند که این 16 سال عقب گرد اتفاق افتاده است که نیاز به بازگشت مدیریت 16 سال پیش احساس می شود.

از این بحث به بگذریم تجربه ی مدیریت هشت ساله احمدی نژاد تجربه ی بسیار کارآیی بود. جدا از اینکه موفق بود یا ناموفق در عرصه هایی ورود پیدا کرد که رئیس جمهورهای قبلی به آن اقبال نشان نداده بودند. هر چند این ورود به عرصه های مختلف مخصوصا در 4 سال دوم هزینه ها و استرس های زیادی را به جامعه وارد کرد ولی می توان دوره ایشان را دوره ای طلایی برای گنجینه ی تجربیات نظام  دانست. این تجربیات به مردم کمک می کند تا انتخاب بهتری داشته باشند. با این قید که امکان دارد رئیس جمهور بعدی از آستین قبلی بیرون بیاید و همان سیاست ها را در پیش بگیرد. رشد گفتمانی و مدیریتی که بتواند از مدیریت احمدی نژاد درس بگیرد جای خود را به ادامه ی این روند تا هشت سال دیگر بدهد و خطری که محتمل است، سر ریز شدن خزانه تجربیات  نظام است. انتخاب دوباره ی همان شیوه ی مدیریت باعث می شود جلوی حرکت کشور به سمت اهداف گرفته شود و درجا بزند.

این تجربیات فقط برای مدیر بعدی برای مدیریت کشور مفید نیست بلکه فایده ی بسیاری برای مردم دارد. انتخاب رئیس جمهور بعدی با چشمانی باز از جمله نعمت هایی که باید از آن حداکثر استفاده را انجام داد. البته حافظه ی تاریخی مردم عموما ضعیف است و باید به آنها کمک کرد تا در دام برخی رفتارهای پیش از انتخابات نیافتند. رفتارهایی از جنس مظلوم نمایی و مقدس نمایی .... از جنس جبهه گیری قبل از شناخت و قدیس سازی. همان نگاهی که احمدی نژاد را منجی می دید امروز شخص دیگری را منجی ببیند. هاشمی را یا قالیباف را یا جلیلی را.

باید مردم را واکسینه کرد تا با آگاهی پای صندوق بیایند . چه کار سختی مردمی که چهار سال دغدغه ی اصلی و البته به حق شان سیر کردن شکم خانواده شان بود باید از ترکیبی از گذشته و آینده استفاده کنند تا به شناخت برسند. اصلح را انتخاب کنند.

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۲/۰۲/۲۲
علیرضا مهری

انتخابات

نظرات  (۲)

هیچ کس برای من هاشمی نمیشود
البته نظر من به آقای احمدی نژاد نزدیک تر است!

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی