فرتوت

مخالفان بی عقل و نفهمند!

يكشنبه, ۱۴ مهر ۱۳۹۲، ۱۰:۲۸ ب.ظ

سخنان یک روحانی مبارز اعتدالی

مخالفان بی عقل و نفهمند!

آرمان خواهی و مبارزه با ظلم از خصوصیاتی است که همه برای جنبش دانشجویی بر می شمارند. نمی خواهم مقاله ای بنویسم و از جنبش دانشجویی آرمانخواه و عدالتخواه و ظلم ستیز صحبت کنم و شما را ترغیب کنم که بیایید شب تیره را با هم روشن کنیم و زنجیرهای استبداد را پاره کنیم. خود می دانید هیچ کدام از این عبارت ها امروز در بدنه ی دانشجویی کشور وجود ندارد. اتفاقات مختلف سیاسی در فضای کشور می افتد و صدایی از دانشگاه بلند نمی شود. دانشجو در تعداد زیاد خبرهایی که هر روز می شنود غرق شده است. این تعدد خبرها و عدم تاثیرگذاری شنونده باعث شده است که بدنه ی دانشگاه لمس شود. دیگر احساس مسئولیت نسبت به هیچ مسئله ای ندارد. باید باور کنیم آرمانخواهی و ظلم ستیزی در دانشگاه مرده است و باید برای احیای این جسم بی جان اقدام کرد. یکی از شیوه های این احیا حضور فعالانه داشتن در مسائل کشور است. این راهبرد و روح استکبار ستیزی باعث شد تعدادی از هم کلاسی های شما در دانشگاه تنها چند ساعت بعد از تماس تلفی رئیس جمهور دست به اقدام اعتراضی بزنند.

این حضور اجتماعی به خودی خود بسیار با ارزش است. وقتی این حضور با اخلاق و سوالات جدی و تحلیل همراه باشد جای تقدیر دارد. اخلاقی که در حرکات دانشجویان در این تجمع قابل مشاهده بود و شاهد مثالش مصاحبه ی خانم باران کوثری که با بی بی سی انجام داد.

واقعه به صورت قابل قبولی تشریح شده است اما با بررسی روزنامه ها و خبرهایی که مخابره کردند جای چند سوال را باقی گذاشته است.

اول. آیا رسانه ها در انعکاس خبر این اتفاق صداقت را رعایت کرده اند؟ صداقت یکی از اصولی است که در کار رسانه ای و خبری بسیار حائز اهمیت است. روزنامه یا سایتی که خبر را صادقانه منعکس نمی کند دیگر قابل اعتماد نیست. برای بررسی صداقت یک رسانه حضور در اتفاقات اجتماعی و بررسی خبرهایی که رسانه ها از آن منعکس می کنند بهترین را ه است. به قول معروف شنیدن کی بود مانند دیدن.

روزنامه ی آرمان در گزارشی که با عنوان استقبال با شکوه از مسافر نیویورک آورد سعی کرد تعداد هواداران روحانی را بسیار زیاد و منتقدان را با لفظ عده قلیلی از تندرو ها مورد خطاب قرار دهد. سوالی که برای من به عنوان یکی از حاضران در آن فضا پیش می آید این است که دانش آموزانی که با اتوبوس توسط مسئولان مدرسه به این مراسم آورده شده بودند جزو هوادارن آقای روحانی به حساب می آیند؟ آیا مسئولانی که با لباس رسمی اداری و در جمع های مشخص آمده بودند در ساعات اداری جزو هوادارن آقای روحانی محسوب می شوند؟چگونه جمع قابل توجه منتقدان و مخالفان که حتی از جمع هوادارن هم در بازه های زمانی(بعد از پایان اردوی دانش آموزان) بیشتر بودند عده ی قلیل خوانده می شوند؟

 

بعد از شروع متن روند غیراخلاقی پیش گرفته شد و شروع به پیش داوری در خصوص حاضران در جمع کرد و این افراد را با حادثه ی 22 بهمن قم پیوند زد. این نسبت ناروا با کدام مدرک و کدام اطلاع این روزنامه بوده است؟ آیا برای برانگیختن احساسات خواننده باید از هر ابزار غیر اخلاقی استفاده کرد؟ آیا این کار مصداق پرونده سازی و بر چسب زدن برای حذف مخالف نیست؟ رسانه هایی که تا دیروز مظلوم نمایی می کردند به مسائلی که خود بر مبنای آن انتقاد می کردند اعتقاد ندارند؟

جناب آقای اکرمی مشاور فرهنگی نهاد ریاست جمهوری یکی از افرادی بود که در خصوص اتفاقات فرودگاه در این روزنامه مطلب نوشت و در آن از تعابیر تندی همچون بی عقلی، جهل استفاده کردند و منتقدان دولت را با الفاظ تندی مورد خطاب قرار دادند. در حالی که ایشان حتی چند دقیقه هم در آن جمع حضور پیدا نکردند و حتی چند جمله هم از صحبت های منتقدان نشنیده اند به اظهار نظر پرداخته اند. آیا این مصداق اظهار نظر احساسی و بدون تحقیق و بررسی نیست ؟ آیا اظهار نظر ایشان و خبر سراسر بی اعتیار این روزنامه مصداق بی اخلاقی و تندروی و عدم تحمل مخالف نیست؟

روزنامه ی اعتماد در گزارشی تحت عنوان گل و کفش حواشی استقبال از روحانی به این مسئله پرداخت. در قسمتی از متن برای تخریب  چهره ی منتقدان حاضر تجمع از جملاتی همچون این افراد که از ساعت 8 صبح با تعداد زیادی موتورسیکلت به فرودگاه آمدند سعی کرد استفاده کرد. اینکه تجمع کنندگان با چه وسیله ای خود را به فرودگاه رساندند اصلا اهمیت ندارد اما باید بگویم این خبر با توجه به مشاهداتم به عنوان یکی از حاضران کذب محض است. آیا هدفی جز تخریب و تحقیر مخالفان در پشت این جملات است؟

در جای دیگری ادعا شده است آقای روحانی قصد عبور از مسیر کنار نمازگزاران را داشته و عده ای جلوی ماشین او را گرفته اند در حالی که ماشین آقای روحانی بدون هیچ توقفی و با حمایت نیروهای نظامی به وسط نماز جماعت آمد. و با یورش به نمازگزارن راه را برای عالیجناب باز کردند. این در حالی است که رئیس جمهور بالای ماشین در حال مشاهده ی این رفتار زننده بود و حتی خم به ابرو نیاورد.

در جای دیگر با دروغ ادعا شده است که تعدادی از افراد کفش خود را آماده کرده بودند تا به سمت رئیس جمهور پرتاب کنند. اگر قصد مخالفت دوری از اخلاق و برخورد فیزیکی بود قطعا اتفاقات دیگری رخ می داد و پیراهن های عثمان بیشتری برای رسانه ها دوخته می شد. کذب بودن پرتاب تخم مرغ و مشخص نبودن پرتاب کننده کفش و این موج تهمت ها و خبرسازی هایی که توسط بسیاری از رسانه ها صورت گرفت این شائبه را تقویت می کند که پرتاب کفش توسط عده ای برای جوسازی علیه مخالفان برنامه ریزی شده بود.

روح کلی این متن هم سعی در القای اندک بودن مخالفان و با شکوه بودن حضور طرفداران روحانی دارد. مراجعه به آماری که خانم کوثری داده اند به عنوان طرفدار آقای روحانی که جمعیت مخالفان را نصف هوادارن اعلام کرده بایدخواننده را به فکر وادارد. آیا با دروغ و صحنه آرایی رسانه ای می توان اذهان مردم را فریب داد؟ آیا بایکوت مخالفان توسط صداوسیما منافی عدالت رسانه ای نیست؟ چرا برای استقبال از رئیس جمهور باید پیامک های حکومتی ارسال شود؟

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۲/۰۷/۱۴
علیرضا مهری

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی