فرتوت

۴ مطلب در اسفند ۱۳۹۲ ثبت شده است

بی توجهی به منافع ملی در سیاست خارجی بعد از انقلاب مسئله ای بود که زیباکلام در سالن چمران دانشکده فنی مطرح کرد. هر چند تعریف مورد اجماعی از منافع ملی موجود نیست اما بحث در خصوص آن ظرافت هایی دارد که باید به آن دقت کرد. یکی از مسائلی که بعد از انقلاب طرح شد این بود که نسبت سیاست خارجی و منافع ملی در جمهوری اسلامی چیست؟ آیا می توان در سیاست خارجی هم آرمانگرا بود و هم بر طبق منافع ملی عمل کرد؟

مسئله ای که هیچگاه بحث جدی روی آن صورت نگرفت اما می توان آن را یکی از مبانی اقدام دستگاه سیاست خارجی فعلی دانست. سوالی که چند وقتی است زیرکانه طرح می شود و پاسخ آن از پیش در افکار عمومی مشخص است. طرح مسئله ای که بیشتر از روشن کردن اذهان، چماقی است بر سر جریانی که مسائل ایدئولوژیک را در سیاست خارجی قابل طرح می داند. جریانی که انقلاب کرده و قانون اساسی نوشته است. جملات قصاری همچون " انقلاب ایران انقلابی غیرایدئولوژیک بود و پیام ایدئولوژیک نداشت"بر قانون اساسی که رای مردم را به همراه دارد، خدشه ای وارد نمی کند.

برای حل این مسئله خوب است منافع ملی را در جدول اولویت بندی اداره ی کشور در کنار دغدغه های دیگر بررسی کنیم. در سیاست داخلی هم منافع ملی متری خوبی برای سنجش است. آیا شعار توسعه ی سیاسی هم تامین کننده ی منافع ملی است؟ تلاش برای برقراری مردم سالاری دینی چطور؟ مشخص است که نگاه صرفا اقتصادی به منافع ملی واقع بینانه نیست. شعارها و اهداف بسیاری هستند که تامین کننده ی منافع ملی هستند اما اقتصادی نیستند. تامین امنیت ، حرکت به سمت آزادی و استقلال سیاسی از جمله آرمان هایی است که در راستای منافع ملی است.

این نوع نگاه از حوزه های مختلف به منافع ملی منحصر در کشور ما نیست. بسیاری از سیاست های و برنامه ریزی هایی که امروز آمریکا در جهان صورت می دهد با شعار تامین منافع ملی می باشد. مثلا انرژی هسته ای ایران به خاطر تامین منافع ملی آمریکا تحریم شده است! یا فعالیت های ضد حقوق بشر در جهان خلاف منافع ملی آمریکاست. پس این ادعا که منافع ملی صرفا اقتصادی می باشد به راحتی رد می شود. پذیرش این مسئله کار را ساده می کند. مسائلی همچون آزادی و استقلال از دخالت بیگانه و دفاع از مظلومین هم جزئی از منافع ملی تفسیر می شود.

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۷ اسفند ۹۲ ، ۲۲:۲۹
علیرضا مهری

سیاست اقتصاد مقاومتی ابلاغ شد. هرچند روحانی و تیم دولت فعلا راهبرد متفاوتی از آنچه رهبری ترسیم کردند دارند اما باید به این نکته توجه داشت. بیشتر از آنکه اجرای این سیاست ها در توان دولت باشد در توان مردم است. باید عرصه را جوری سازماندهی کرد که امکان فعالیت جدی مردم در اقتصاد بوجود بیاید . امکانی که امروز مشخص است که وجود ندارد.

مسئله ای که باید در این زمینه به آن توجه کرد این است که عوامل اقتصادی مجاهد با عوامل اقتصادی مسلمان فرق دارند. تعداد زیادی از فعالین اقتصادی به اصطلاح نزدیک به جمهوری اسلامی امروز مشغول فعالیتند اما چرا هنوز رهبری اعلام می کنند که مردم در عرصه نیستند. چرا وقتی از جهاد در عرصه ی اقتصاد صحبت می کنند از اسدالله عسگراولادی و طیف بازار نام نمی برند؟ چون آنچه کشور را باید از این گردنه عبور دهد این مدل فعالین اقتصادی نیستند.

در عرصه های دیگر وقتی صحبت از جهاد می شود در پی آن گذشت از جان و مال و .... هم مطرح می شود. در 8 سال دفاع مقدس یکی از مشخصه های اصلی مجاهدان گذشتن از همه ی زندگی شان برای خدمت به اسلام بود. اما یک تناقض اینجا وجود دارد. یکی از منطق های اساسی رفتار عقلایی در اقتصاد سود بردن است. چطور می شود در عرصه ی اقتصاد هم سود بود و هم جهاد کرد؟ به نظر می رسد عدم وجود نیروهای انقلابی که فراتر از نگاه های رایج اقتصادی به دنبال رشد و اعتلای اقتصاد باشند تا سود باعث بروز این مشکلات شده است. اگر نیروهای مخلصی که سود در اولویت بندی اقتصادی شان اصل نیست وارد عرصه ی اقتصاد شوند قطعا اتفاق مبارکی خواهد افتاد.

این رفتار را نمی توان از طرز فکری که فعالیت انقلابی را با به دست آوردن سود هنگفت هم راستا می بینند انتظار داشت. طرز فکری که این روزها به واسطه ی اجرای سیاست های ابلاغی اصل 44 عرصه را برای خود باز دیده است و در حال قلع و قمع منابع اقتصادی کشور است. همان هایی که این قدر به اسلام و انقلاب فکر می کنند که زیر پرچم کشورهای دیگری رفته اند. گرین کارتی دارند تا هرچه بهتر بتوانند در شرایط حساس به انقلاب خدمت کنند. همان کاری که فعال انقلابی اقتصادی خاوری در بحث فساد بانکی انجام داد.

۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۷ اسفند ۹۲ ، ۱۳:۲۶
علیرضا مهری

وزیر علوم که انتخاب شد برای عده ای مسلم شد که رئیس دانشگاه هم از اصلاح طلبان خواهد بود. دکتر نیلی. شاید دکتر نیلی را خیلی ها نشناسند اما اعضای بسیج دانشجویی در آن دوران او را خوب می شناسند. همان کسی که بداخلاقی هایش و نگاه سرشار از تبعیضش به تشکل های دانشجویی زبانزد خاص و عام بود. البته در دولتی که وزیرش آقای فرجی دانایی باشد که دانشگاهی را تبدیل به پایگاه حزب مشارکت کرده بود انتظاری جز این نمی رود. انتقادها وارد است و باید جلوی جولان جریان های سیاسی در دانشگاه را گرفت اما نباید مسئله را فراموش کرد. مسئله این است ورود و جولان جریان های سیاسی در دانشگاه.

خط خبری روزهای گذشته. تاکید عده ای بر این مسئله که استیضاح وزیر علوم در حال پیگیری است. تا اینجای مسئله اتفاقی نیافتاده است و نمایندگان از حق قانونی خودشان استفاده می کنند آیا این همه ی مسئله است؟ رئیس کمیسیون آموزش یکی از افرادی است که پیگیر استیضاح می باشد. شاید زاهدی را خیلی ها نشناسند حتی اعضای فعال بسیج دانشجویی. اگر می خواهی زاهدی را بشناسی همین را بگویم که داستان تجمع اعضای جنبش عدالتخواه مقابل وزارت علوم را بخوان.اعتراضی که به خاطر بسته شدن یکی از تشکل های دانشجویی در اصفهان و تعلیق دبیر آن صورت گرفت. نامه و بیانیه جواب نداد. تجمع برگزار شد به تحصن کشیده شد. تحصن پشت در اتاق آقای وزیر و آقای وزیر به خود زحمت نداد که در را باز کند تا جواب دهد. دست آخر هم آقای ثمره! به جای آقای وزیر در جمع دانشجویان حاضر شدند و جواب دادند. چنین فردی با کارنامه ای این چنینی که فقط در همین یک اتفاق هم رویکردش مشخص نیست و به راحتی می توان آن را بررسی کرد داعیه دار آموزش عالی شده است.

داعیه دار اینکه آقای وزیر چرا ال است و بل است. چقدر این اتفاق تلخ است.من نمی دانم چرا اینقدر فضا بچه گانه است که وزیر سابق با این کارنامه به همین راحتی داعیه دار حقوق دانشجویان می شود .کسی نیست حتی خاطرات دوران زاهدی را یادآوری کند. نمی گویم روشنگری کند فقط بازخوانی کند. نکته ی جالب کار این است که یکی از تشکل های منتسب به جنبش در سال های بعد از آن تجمع از ایشان دعوت می کند و ایشان در باب آزاداندیشی در آن دانشگاه سخنرانی می کند. یک روز تجمع و عدم پاسخگویی و چند سال بعد مهمان برنامه ی همان تشکل و البته صحبت در باب آزاد اندیشی. این فراموشکاری تاریخی در جنبش دانشجویی هم مسئله ای شده است.

به نظر می رسد کوتوله بودن جنبش دانشجویی کار را به اینجا رسانده است. از دانشگاهی که بزرگترین دغدغه های مذهبی هایش این است که درس بخوانند تا شاگرد اول شوند انتظاری جز این هم نمی رود. انتظار نمی رود که مقابل جریانی که دستش تا آرنج در فعالیت های سیاسی دانشگاه هست و درحال فشار به وزیر علوم است سوال شود. آقایان دلسوز شما که داعیه جدایی دانشگاه از سیاسی بازی را دارید چرا خودتان دست از سر دانشگاه بر نمی دارید.

۱ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۵ اسفند ۹۲ ، ۲۳:۳۸
علیرضا مهری

رئیس دانشگاه تهران عوض شده است! فضای دانشگاه اما همان فضای سابقه است با یک تفاوت اساسی. اینکه تعدادی از اساتیدی که سیاسی بوده اند و به نوعی از کار سیاسی در دانشکده کنار رفته بودند امروز خوشحال اند. امروز حتی خانم مهندسی از مسئولین سابق دانشکده در کلاسش شیرینی پخش کرده است. شاید این تنها تفاوتی است که مشهود است. اما در احوالات بدنه ی دانشگاه تغییری ایجاد نشده است. چون جسد دانشگاه با این شوک ها زنده نمی شود.

شاید با ورود دوباره ی اینگونه اساتید در فعالیت های سیاسی برخورد ها بانیروهای مذهبی در دانشگاه بیشتر شود و البته توجهات به طیف روشنفکرنمای دانشگاه بیشتر. اما چه باک از اینگونه حمایتها و عدم حمایتها. اهدافی که مد نظر است و مسیری که باید برای رسیدن به اهداف طی شود تغییر خاصی نخواهد کرد. هدف همان هدف و مسیر هم همان مسیر است.

مهم نیست چه کسی می آید و چه کسی می رود مهم این است که ما اینقدر خود را آماده کرده باشیم که در هر شرایطی بتوانیم به وظیفه مان عمل کنیم. چه امید رئیس دانشگاه شود ، چه نیلی یا هر شخص دیگری......

البته نباید فراموش کرد که یکی از وظایف ما مطالبه و پیگیری مسائلی است که امروز دانشگاه ما با آن دست و پنجه نرم می کند. نگاه ما اگر جناحی و حزبی نباشد برایمان فرقی نمی کند که فرهاد رهبر باشد یا یکی از نزدیکان روحانی. مهم کاری است که باید صورت گیرد. مهم دانشجوی پولی ، مقاله زدگی ، مدرک گرایی و فراموشی فرهنگ در دانشگاه است.


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۴ اسفند ۹۲ ، ۱۱:۳۰
علیرضا مهری