فرتوت

۴ مطلب در بهمن ۱۳۹۳ ثبت شده است

مدیریت کلان کشور در سال‌های اخیر دست‌خوش تغییراتی شد که نشان از حرکت در مسیر پختگی دارد. برگزاری نشست‌های اندیشه‌های راهبردی را می‌توان از جنس تصویب برنامه‌های پنج ساله و همچنین سند چشم‌انداز بیست ساله دانست. برنامه‌ی میان مدت و طولانی مدت نیاز طبیعی هر نظام دارای اهداف مشخص هست که در هر سال میزان پیشرفت در مسیرترسیم شده و همچنین عدم انحراف از آن مورد ارزیابی قرار گیرد.

مجلس شورای اسلامی به عنوان بالاترین نهاد قانون گذاری کشور یکی از نهادهایی است که با این برنامه‌های بلند‌مدت و میان مدت ارتباط گسترده‌ای دارد.

بررسی برنامه پنجم توسعه با حداقل حضور نمایندگان

از مهم‌ترین وظایف نمایندگان مجلس هشتم در دوران مسئولیت‌شان رسیدگی به برنامه‌ی پنج ساله ی پنجم توسعه بود. انتظار این بود که در هنگام بررسی این برنامه مجلس با تمام توان وارد شود، ولی برنامه در جلساتی بررسی می‌شد که مجلس با حداقل تعداد نمایندگان تشکیل جلسه داده بود. از آزاردهنده‌ترین صحنه‌هایی که از مجلس هشتم به یاد داریم بی‌اقبالی و عدم توجه به پیشنهادات اصلاحی نمایندگان فعال مجلس بود. خیلی از نمایندگان حتی به خود زحمت نمی دادند که به نظرات نمایندگان دیگر توجه کنند و رایی آگاهانه دهند ؛ چرا که اعتماد کاذبی به نظر کمیسیون تلفیق وجود داشت. چندین بار رئیس جلسه با استدلال «نمایندگان به نظرات اصلاحی و پیشنهادها رای نمی‌دهند» از نمایندگان درخواست می‌کرد که نظرات را مطرح نکنند تا در تصویب سرعت بیشتری بگیرند و بررسی برنامه زودتر به پایان برسد.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۶ بهمن ۹۳ ، ۱۵:۲۲
علیرضا مهری

مجلس ششم با اکثریت همفکر دولتی به روی کار آمد، که شعارهایش باعث برانگیخته شدن حس کنجکاوی دشمنان نظام شده بود. ولی این حس کنجکاوی با جواب قاطع رئیس جمهور در ابتدای راه کم‌رنگ شده بود.

اولویت‌بندی مسائل کلان کشور و مشکلات مردم توسط نمایندگان با خواسته‌های واقعی مردم تفاوت بسیار داشت و برخواسته از نیازهای کاذب اجتماع و همچنین خواسته‌های حزبی و جناحی اصلاح‌طلبان بود.

اواخر عمر این مجلس شاهد نوعی اصلاح‌طلبی ساختارشکنانه از درون یکی از مهم‌ترین ساختارهای کشور بودیم. مجلسیان با مختصات فکری خاص خود بارها چالش‌های جدی در فضای عمومی ایجاد کرده بودند و آرامش سیاسی کشور را مورد هجمه قرار داده بودند. با اعلام رد‌صلاحیت تعداد زیادی از نمایندگان ششمین دوره‌ی مجلس برای انتخابات مجلس هفتم، حرکت اعتراضی در مجلس کلید خورد که به نوعی بوی سهم‌خواهی از حکومت و زورآزمایی برای به کرسی نشاندن خواسته‌هایشان از آن به مشام می‌رسید. استعفای دسته‌جمعی تعدادی از نمایندگان در زمانی صورت گرفت که برنامه‌ی چهارم توسعه برای بررسی به مجلس آمده بود. تصویب برنامه چهارم، به انگیزه‌ی برنامه‌ریزی برای آینده با توجه به مصلحت مردم در دستور کار قرار نگرفت بلکه به ابزاری در دست معترضان برای تظاهر به فعال بودن و نادیده نگرفتن حقی که مردم برگردن نمایندگان داشتند تبدیل شد.

 نقدی که از درون مجلس ششم شنیده می‌شد نقد درون گفتمانی نبود بنابراین معطوف به نیازهای واقعی مردم هم نبود. جامعه تا حدود زیادی از هیجانات غیرواقعی سیاسی و همچنین عدم توجه نمایندگان به نیازهای واقعی اش همچون اشتغال و تامین امنیت و گرانی و… خسته شده بود.

به موقع برگزار شدن انتخابات مجلس هفتم و خنثی شدن توطئه‌ی پیچیده تاخیر در تشکیل مجلس هفتم خط پایان چهار سال فعالیت پرچالش مجلس ششم بود.

مجلسی که بعد از مجلس خاص ششم به روی کار آمد، دارای خصوصیات روشنی بود. خصوصیاتی که درشعارهای اصلی نمایندگان منتخب مردم دیده می‌شد. تاکید بر ساده‌زیستی مسئولین با نقد برخی از مزایا و استفاده‌ی نمایندگان مجلس ششم از بیت المال، تاکید برنیازهای اساسی مردم و نقد فساد اقتصادی موجود در ساختارها و شعار مبارزه با مفاسد اقتصادی. درابتدای راه مجلس، تغییرات اساسی در روند مجلس نسبت به گذشته بوجود آمد. رویکرد شجاعانه و ارزشی و پایداری بر سوگندی که در ابتدای مجلس خورده شده بود باعث فروکش کردن التهاب‌های کاذب از فضای جامعه شد و این آرامش سیاسی جلوی فرسایش نظام را گرفت. فرسایشی که ریشه در اختلافات و چالش‌های حزبی و جناحی داشت.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۶ بهمن ۹۳ ، ۱۵:۲۱
علیرضا مهری

نامه ی رحیمی به احمدی نژاد را باید چند باری خواند. اما زیاد نباید توقف کرد و باید سریع از آن عبور کرد. مثلا ماندن در اینکه 170 نماینده چه افرادی بودند، فرقی در احوالات ما نمی کند. مجلس فعلی خوب کار نمی کند. با یک لیست 170 تایی نمی شود در مورد خوب کار کردن یا خوب کار نکردن اجزای این سیستم صحبت کرد. چون اگر  به شیوه رو بیاوریم، تعداد بیشتری از این 170 نفر تا به حال مردود شده اند.

یکی دو بار متن نامه را با هم خواندیم. رو کرد به من و گفت: هزینه‌ی انتخاباتی 170 نفر که منتسب به یک جریان سیاسی خاص هستند را یک مفسد اقتصادی تامین کرده است!!

گفت: آیا نماینده‌ها میدانستند که این پول را یک مفسد اقتصادی پرداخت کرده است؟

گفتم: نه. آقای رحیمی تاکید دارند که استعلام گرفته شده است و این افراد نمیدانستند.

گفت: آیا سازوکار دریافت حجم بالای پول برای تبلیغات انتخاباتی درست است؟

گفتم: نه. آن فردی که هزینه ای با این حجم برای حمایت از جریانی در انتخابات میکند، برای رضای خدا این کار را نکرده است.

گفت: نتیجه‌ی پذیرش هزینه‌ی تبلیغات از یک سرمایه دار با واسطه یا بدون واسطه چیست؟

گفتم: سرمایه‌دار با‌واسطه یا بی‌واسطه این کار را انجام داده باشد، قطعا در آینده حقی به گردن نمایندگان خواهد داشت.. نماینده باری بر روی دوش خود احساس می‌کند که لطف این سرمایه دار را جبران کند.

گفت: آیا فقط اصولگرایان برای انتخابات از این پول‌های بادآورده و اسپانسر‌ها استفاده می کنند؟

گفتم:‌ نه. این جناح و آن جناح ندارد. با یک پرس‌و‌جوی ساده مشخص می‌شود که تعداد زیادی از نمایندگان این دوره و دوره های گذشته‌ی مجلس از این ظرفیت استفاده کرده‌اند

گفت: چرا این شیوه در فضای انتخابات این قدر مورد اقبال قرار گرفته است؟

گفتم: چون سازوکار انتخابات به گونه‌ای است که تبلیغات و هزینه تبلیغات انتخاباتی تاثیر زیادی بر نتیجه‌ی انتخابات دارد. حتی برخی معتقدند بدون استفاده از این ظرفیت راه یافتن به مجلس شورای اسلامی بعید است.

گفت: مشکل از ماهیت سازوکار انتخابات است یا از شیوه‌ی اجرای آن؟

گفتم: مثل بسیاری از ساختارهای موجود، فلسفه و ماهیت انتخابات ایراد خاصی ندارد و اتفاقا بسیار متعالی است. اما به گونه‌ای اجرا می‌شود که دیگر اثری از ماهیت و فلسفه در انتخابات دیده نمی‌شود. در واقع ساختاری است که از محتوا تهی شده است.

گفت: ماهیت این سازوکار چیست که متعالی است و امروز فراموش شده؟

گفتم: حتما مردم سالاری دینی را شنیده ای. از نظر من و شما انتخابات ما هیچ فرقی با انتخابات دیگر کشور ها ندارد. در حالی که در مردم سالاری دینی مردم باید با توجه به مبانی دینی و اعتقادی نماینده‌شان را انتخاب کنند. اما این متر و معیار در سازوکار انتخاب مردم کم رنگ شده است.

گفت:‌چه کسی باعث تهی شدن این ساختار از محتوای متعالی‌اش شده است؟ مجریان انتخابات؟

گفتم: نقش مجریان در این تغییر به صورت مستقیم نبوده است. بلکه یک ناکارآمدی سیستمی باعث بروز این تغییر شده است اما نقش شرکت کنندگان در انتخابات قابل چشم پوشی نیست.

گفت: شرکت‌کنندگان چه نقشی دارند؟

گفتم: وقتی من به فردی رای می‌دهم که منافع خودم و منطقه‌ام و حزب‌ام را تامین کند، خروجی‌اش می‌شود وضع فعلی مجلس شورای اسلامی. نماینده به جای نگرانی نسبت به منافع ملی و مشکلات اساسی کشور به فکر حل مشکل انتقالی فلانی در دانشگاه آزاد و استخدام فلانی در فلان سازمان و گرفتن مجوز آسفالت فلان خیابان و .... است.

گفت: الان رحیمی مقصر است یا 1870 نماینده یا احمدی نژاد؟

گفتم: اینهایی که گفتی مقصرند اما مقصر اصلی خود ما هستیم. وقتی انتخابات بی روح را جایگزین مردم سالاری دینی می‌کنیم نتیجه اش می‌شود حال فعلی ما . و هر روز بدتر از دیروز....

آخرش یه لبخند زیرکانه بهم زد. برای اینکه دلم رو بسوزونه گفت: دستت درد نکنه. باید تا فردا یه مطلب می نوشتم برای نشریه. زحمت اش رو کشیدی........

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۶ بهمن ۹۳ ، ۱۹:۵۸
علیرضا مهری

در روزهای گذشته تحلیل هایی در فضای رسانه ای مطرح شد که پرده از برنامه ی دولت برای انتخابات مجلس بر می داشت. اینکه دولت می خواهد از ظرفیت مذاکرات استفاده کند تا در انتخابات آینده پیروز شود. شاید بتوان شروع این گونه تحلیل ها را از زمان اظهارنظر ظریف دانست.ظریف خطاب به آمریکایی‌ها: توافق نشود انتخابات مجلس را می‌بازیم!

فارغ از این تحلیل ها بررسی انتخابات مجلس در سال آینده می تواند در تحلیل بسیاری از اتفاقات امروز جامعه موثر باشد. انتخابات در نظام سیاسی جمهوری اسلامی بر مبنای تئوری مردم سالاری دینی است. در نگاه اول برداشت عمومی این است که این شیوه ی انتخاب با انتخابات دیگر کشورها فرق چندانی نمی کند و صرفا یک پسوند دینی به آن اضافه شده است. اما داستان کمی پیچیده تر و هوشمندانه تر از تحلیل عمومی جامعه است. انتخابات در ایران را می توان مصداق نقش آفرینی مردم در مسیر مدیریت کشور دانست. یعنی هر بار که مردم در انتخابات شرکت می کنند شیوه ی مدیریتی را برای اداره ی کشور انتخاب می کنند. بخش عمده ی این تصمیم ناشی از عملکرد منتخبین دور قبل است. اگر مردم به این احساس برسند که نماینده یا رئیس جمهور شیوه ی مدیریت اش مطلوب نیست در انتخابات با انتخاب نوع نگاه دیگری مسیر را تغییر می دهند. این تصمیم در روند کشور خیلی تاثیرگذار است. همین انتخابات ریاست جمهوری 92 و تغییر رویه ی سیستم مدیریت کشور تاییدی است بر این ادعا.

زمانی می توانیم انتخابات مجلس را مصداق مردم سالاری دینی بدانیم که متر و معیار مردم برای انتخاب دین باشد. یعنی صراط مستقیم را در حاکمیت دین بدانند و با انتخاب افراد جلوی ایجاد انحراف در طی این مسیر را بگیرند. اما اگر این ذهنیت و متر و معیار تغییر کند نمی توان به انتخابات مجلس ، مردم سالاری دینی اطلاق کرد.... بالتبع بسیاری از مسائل و مشکلات امروز ما به خاطر عدم تحقق مردم سالاری دینی در انتخابات های مختلف است. این اتفاق می تواند از یک تصمیم ارادی جامعه ی ایران نشات گرفته باشد یا تصمیم غیرارادی... تصمیم ارادی که نیاز به توضیح ندارد اما تصمیم غیرارادی یعنی تصور اشتباه نسبت به صراط مستقیم دین در سیاست. به عنوان مثال برخی صرفا به خاطر ظاهر مذهبی و شهرت دینی یک فرد در یک منطقه به او رای می دهند. در حالی که صراط مستقیم در اقدام سیاسی انتخاب اصلح از این شخص عبور نمی کند.

اما ارتباط این بحث با مقدمه... گاهی اوقات حواشی انتخابات باعث عدم تحقق مردم سالاری دینی می شود. به عنوان مثال تبلیغات پر زرق و برق یا شعارهای بی پایه و اساس باعث خطای محاسبه ی مردم می شود. این حواشی باعث می شود جامعه نتواند در فضایی آرام تامل کند و انتخاب درست را انجام دهد. بخشی از حواشی سال های گذشته در فضای سیاسی را می توان در همین فضا تحلیل کرد.

اظهارنظر گاه و بیگاه رئیس جمهور روحانی در ماه های اخیر در همین فضا قابل تحلیل است.این اظهارنظرها به واسطه ی محل توجه بودن رئیس جمهور به صورت گسترده در فضای جامعه پخش می شود. تاکید رئیس جمهور در این اظهارنظر ها بر پاسخ به منتقدان نیست. یا اظهارنظرهای تند و رسانه ای انجام می دهد و یا بخش هایی از خصوصیات منتقدان که ارتباطی به بحث هسته ای ندارد را به رخ می کشند. هدف گذاری اصلی تغییر فضای شکل گرفته حول مذاکرات از یک فضای عقلایی به یک فضای غیر عقلایی است. چون در فضای عقلایی دست دولت برای دفاع از اقدامات اش خالی است.

 از طرف دیگر برای اخلال در دستگاه محاسباتی مردم بخشی از ذهنیت ها به میان کشیده می شود. ذهنیت هایی که با محوریت برخی از تندروی ها در فضای جامعه شکل گرفته است. داشتن ذهنیت بد نسبت به برخی مسائل از جمله اعتراض به حجاب و امر به معروف. ذهنیت بد نسبت به نیروهای انصار حزب الله رو راهپیمایی ها اعتراضی در دهه ی هفتاد. ذهنیت هایی که با برخی المان های خبری و رسانه ای دوباره به میدان می آید. بالتبع جامعه ای که نسبت به گزاره های الصاق شده به منتقدان موضع دارد دچار نوعی از عصبیت می شود. به جای تحلیل واقعی اتفاقات سیاست خارجی و مرتبط با موضوع هسته ای عرصه را عرصه ی مقابله با یک جریان متحجر و تندرو می بیند.

جریان هایی از سمت نیروهای سیاسی مخالف دولت هم در حال شکل گیری است. به جای طرح نقدهای اصولی و واقعی به موضوع هسته ای با پرداختن به حواشی مذاکرات و مراودات وزیر خارجه، سعی در تحریک این عصبیت در نیروهای مذهبی جامعه دارند.

نتیجه ی این تحریک عصبیت ها صف کشی جامعه ی ایران در برابر هم است، در صورتی که در شرایط فعلی جامعه نیاز به اتحاد بیش از پیش احساس می شود. و نتیجه ی این روند عدم تحقق مردم سالاری دینی است.  

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۲ بهمن ۹۳ ، ۲۲:۲۹
علیرضا مهری