فرتوت

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «انقلاب» ثبت شده است

این معجزه‌ای است که ایمان و آگاهی می‌کند و همه رشته‌هایی را که بافندگان حاکم بر تاریخ در طول قرن‌ها علیرغم یک جامعه ساخته‌اند ناگهان پنبه می‌کند و می سوزاند و خاکستر می سازد... و نیز سرمشقی است برای همه‌ی آنها که نمی خواهند هیچ یک از قالب های سنتی رسمی گذشته و یا وارداتی آمده از فرنگ را تمکین کنند و می خواهند خودشان بیاندیشند و فکر کنند و بفهمند و انتخاب کنند و قهرا در جامعه  بی پناه و بی پایگاه ، و بی جایگاه می مانند که باید امیدوار باشند ، و اگر بتوانند استقامت و پشتکار و لیاقت داشته باشند و بتوانند ارزش محروم ماندن را درک کنند و با کلمه ، زندگی کنند ، و با اندیشه عمرشان را بنا کنند و براساس ایمانشان تنفس کنند و در ایمانشان بمیرند، باید امیدوار باشند که این جرقه ی آگاهی، در این جمود و در این تفرقه و خواب ، ناگهان بدرخشد و ناگهان جمود شکل گرفته ای که روشنفکر ظاهربین را ناامید کرده ذوب شود و از میان انحطاط ، جهل ، بی اصالتی و بی مسئولیتی ، ناگهان جامعه ای با یک تن واحد و یک هدف واحد و یک حرکت واحد و یک مسئولیت واحد و براساس آگاهی ، که همراه با عشق و نیرو است به وجود آید. علی شریعتی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۹ ارديبهشت ۹۴ ، ۰۷:۲۰
علیرضا مهری

نامه ی رحیمی به احمدی نژاد را باید چند باری خواند. اما زیاد نباید توقف کرد و باید سریع از آن عبور کرد. مثلا ماندن در اینکه 170 نماینده چه افرادی بودند، فرقی در احوالات ما نمی کند. مجلس فعلی خوب کار نمی کند. با یک لیست 170 تایی نمی شود در مورد خوب کار کردن یا خوب کار نکردن اجزای این سیستم صحبت کرد. چون اگر  به شیوه رو بیاوریم، تعداد بیشتری از این 170 نفر تا به حال مردود شده اند.

یکی دو بار متن نامه را با هم خواندیم. رو کرد به من و گفت: هزینه‌ی انتخاباتی 170 نفر که منتسب به یک جریان سیاسی خاص هستند را یک مفسد اقتصادی تامین کرده است!!

گفت: آیا نماینده‌ها میدانستند که این پول را یک مفسد اقتصادی پرداخت کرده است؟

گفتم: نه. آقای رحیمی تاکید دارند که استعلام گرفته شده است و این افراد نمیدانستند.

گفت: آیا سازوکار دریافت حجم بالای پول برای تبلیغات انتخاباتی درست است؟

گفتم: نه. آن فردی که هزینه ای با این حجم برای حمایت از جریانی در انتخابات میکند، برای رضای خدا این کار را نکرده است.

گفت: نتیجه‌ی پذیرش هزینه‌ی تبلیغات از یک سرمایه دار با واسطه یا بدون واسطه چیست؟

گفتم: سرمایه‌دار با‌واسطه یا بی‌واسطه این کار را انجام داده باشد، قطعا در آینده حقی به گردن نمایندگان خواهد داشت.. نماینده باری بر روی دوش خود احساس می‌کند که لطف این سرمایه دار را جبران کند.

گفت: آیا فقط اصولگرایان برای انتخابات از این پول‌های بادآورده و اسپانسر‌ها استفاده می کنند؟

گفتم:‌ نه. این جناح و آن جناح ندارد. با یک پرس‌و‌جوی ساده مشخص می‌شود که تعداد زیادی از نمایندگان این دوره و دوره های گذشته‌ی مجلس از این ظرفیت استفاده کرده‌اند

گفت: چرا این شیوه در فضای انتخابات این قدر مورد اقبال قرار گرفته است؟

گفتم: چون سازوکار انتخابات به گونه‌ای است که تبلیغات و هزینه تبلیغات انتخاباتی تاثیر زیادی بر نتیجه‌ی انتخابات دارد. حتی برخی معتقدند بدون استفاده از این ظرفیت راه یافتن به مجلس شورای اسلامی بعید است.

گفت: مشکل از ماهیت سازوکار انتخابات است یا از شیوه‌ی اجرای آن؟

گفتم: مثل بسیاری از ساختارهای موجود، فلسفه و ماهیت انتخابات ایراد خاصی ندارد و اتفاقا بسیار متعالی است. اما به گونه‌ای اجرا می‌شود که دیگر اثری از ماهیت و فلسفه در انتخابات دیده نمی‌شود. در واقع ساختاری است که از محتوا تهی شده است.

گفت: ماهیت این سازوکار چیست که متعالی است و امروز فراموش شده؟

گفتم: حتما مردم سالاری دینی را شنیده ای. از نظر من و شما انتخابات ما هیچ فرقی با انتخابات دیگر کشور ها ندارد. در حالی که در مردم سالاری دینی مردم باید با توجه به مبانی دینی و اعتقادی نماینده‌شان را انتخاب کنند. اما این متر و معیار در سازوکار انتخاب مردم کم رنگ شده است.

گفت:‌چه کسی باعث تهی شدن این ساختار از محتوای متعالی‌اش شده است؟ مجریان انتخابات؟

گفتم: نقش مجریان در این تغییر به صورت مستقیم نبوده است. بلکه یک ناکارآمدی سیستمی باعث بروز این تغییر شده است اما نقش شرکت کنندگان در انتخابات قابل چشم پوشی نیست.

گفت: شرکت‌کنندگان چه نقشی دارند؟

گفتم: وقتی من به فردی رای می‌دهم که منافع خودم و منطقه‌ام و حزب‌ام را تامین کند، خروجی‌اش می‌شود وضع فعلی مجلس شورای اسلامی. نماینده به جای نگرانی نسبت به منافع ملی و مشکلات اساسی کشور به فکر حل مشکل انتقالی فلانی در دانشگاه آزاد و استخدام فلانی در فلان سازمان و گرفتن مجوز آسفالت فلان خیابان و .... است.

گفت: الان رحیمی مقصر است یا 1870 نماینده یا احمدی نژاد؟

گفتم: اینهایی که گفتی مقصرند اما مقصر اصلی خود ما هستیم. وقتی انتخابات بی روح را جایگزین مردم سالاری دینی می‌کنیم نتیجه اش می‌شود حال فعلی ما . و هر روز بدتر از دیروز....

آخرش یه لبخند زیرکانه بهم زد. برای اینکه دلم رو بسوزونه گفت: دستت درد نکنه. باید تا فردا یه مطلب می نوشتم برای نشریه. زحمت اش رو کشیدی........

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۶ بهمن ۹۳ ، ۱۹:۵۸
علیرضا مهری

جامعه ی اسلامی باید سیاسی باشد. از چند سال قبل از انقلاب تا سال های ابتدایی انقلاب به این مسئله توجه شد اما بعد از آن به کلی فراموش شد. انگار نه انگار که این از ضرورت های ادامه ی انقلاب است. جلسات و جمع هایی که فعالیت سیاسی می کردند پراکنده شدند و نسخه های ایدئولوگ های انقلاب به بایگانی سپرده شد.

شهید بهشتی برای تربیت سیاسی یک فرد عادی در جامعه ی اسلامی جلسات هفتگی سیاسی را توصیه می کردند. و این علاوه بر اخبار و روزنامه ها و نمازجمعه بود. نه تنها به این نسخه ها توجهی نشد بلکه نمازجمعه هم روز به روز ضعیف تر شد.یعنی پایگاه اصلی اسلام سیاسی هم امروز چندان چنگی به دل نمی زند.

البته راحت طلبی و درگیر چرب و شیرین دنیا شدن نیروهای انقلاب هم یکی دیگر از عوامل انحطاط سیاسی بود. بسیاری از افرادی که در کوران انقلاب از هر فرصتی برای تشکیل و جمع کردن نیروها استفاده می کردند بعد از انقلاب دیگر اقبالی به این جمع ها نداشتند. این یکی از آفت های جامعه ی امروز ماست. هرچند هنوز نخبگان سیاسی جامعه به لزوم این مسئله پی نبرده اند اما زنگ خطر انحطاط سیاسی جامعه به صدا در آمده است.

جوابیه مطهری به روزنامه رسالت این مسئله را با یادمان آورد که دور نیست روزی که مردم تاریخ انقلاب را فراموش کنند.نهضت آزادی و ..... را فراموش کنند. و تکرار برخی شبهات و تحلیل های بی پایه و اساس باعث تطهیر برخی گروه های سیاسی در اذهان مردم شود. این فراموشی در دانشگاه هم به واسطه تخصصی شدن و فرار از مسئولیت انقلابی در حال ریشه دواندن است. باید برای حل این موضوع برنامه ریزی کرد وگرنه امیدی یه آینده ی نسل حاضر دانشگاه ها نمی توان داشت.

۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۲ تیر ۹۳ ، ۰۱:۰۶
علیرضا مهری

 

خط امام و راه امام از جمله کلیدواژه هایی است که جان می دهد برای سوء استفاده. آن قدر ها هم که فکر می کردیم آگاهی سیاسی در جمهوری اسلامی بالا نیست که شناخت نسبتا خوبی نسبت به خط امام و راه امام در جامعه وجود داشته باشد. چون مردم دلبستگی به خط امام ندارند یا اینکه پیگیری نمی کنند آنچه حضرت امام (ره) برای یک جامعه اسلامی مدنظرشان بود احساس خاصی نسبت به این کلیدواژه ندارند. شاید در یک دوره ای یک برداشت از خط امام شود و در دوره ی دیگری برداشتی متفاوت شایع باشد. یک زمانی آقایان چپ خود را خط امامی می دانستند و امروز آقایان راست. وارد بحث چپ و راست نشویم که دلمان از دست هر دویشان خون است.

امروز اما هر چه از انتخابات و فتنه ی بعد از انتخابات 88 ( البته به روایتی استارتش اقبل از انتخابات خورده بود) می گذریم این واژه رنگ می بازد و کم تر در رسانه ها مطرح می شود. دلیلش هم واضح است برخی از آقایان سیاست مدار برای نوازش رقیبشان در انتخابات به جملاتی از کلام امام اشاره می کردند. تعبیری زیبایی ارائه کردند یکی از دوستان که فتنه هیچ چیز نداشت برای یک عده نان و آب داشت. گروهی مشی ای متفاوت با آنچه مدنظر امام بود در پیش گرفتند و شعار خط امام دادند که شاید در انتخابات پیروز شوند. گروه دیگر گفتند عکس امام را در دانشگاه تهران پاره کردید و محکوم به نابودی هستید. گروهی دیگر چند خط هم صحیفه نخوانده بودند و در بحث هایشان چنان از جانب امام جمله از خودشان می ساختند که همه باور می کردند.

شاید بتوان از معدود گروه هایی که امروز دم از گفتمان امام و رهبری می زنند جبهه پایداری را نام برد . همان هایی که شاخصه ی اصلی شان دفاع از ولایت و گفتمان انقلاب اسلامی است. در مقام صحبت حتی کار را به اینجا رسانده اند که هر صحبتی از طرف رهبری حکم ولایی است و باید مطیع بود. اما خبری شنیدم که خلاف آنچه مطرح می کنند تصریح می کرد. اینکه جبهه پایداری برنامه ای تنظیم کرده است برای دولت یازدهم و در خبر منتشر شده با افتخار اعلام شده است که طراحان برنامه پنجم این برنامه را تدوین کرده اند. آشنایی حداقلی با برنامه پنجم مشخص می کند که این برنامه هم مثل برنامه چهارم دارای ضعف ها مشکلات بسیاری است و در زمینه هایی حتی با آرمان های انقلاب در تضاد است.

آن چیزی که در این برهه اهمیت دارد این است که بررسی شود کدام یک از کاندیدا ریاست جمهوری پشت شعارهایی که می دهند برنامه خوابیده است. برخی از کاندیدا مثل آقای هاشمی و آقای جلیلی حتی شعار هم نمی دهند تا به خودمان زحمت دهیم که بررسی کنیم شعارها با برنامه همراه است یا نه. برخی از آقایان مثل آقای قالیباف هم برنامه را با پایان نامه اشتباه گرفته اند . برنامه ایشان را اگر تورقی کنید به راحتی به این جمع بندی می رسید که بسیاری از برنامه هاشان خلاف آن چیزی است که از یک نظام اسلامی می توان انتظار داشت. همین قدر بگویم که برنامه ای برای کنترل جمعیت داشتند که بعد از صحبت های رهبری در مورد لزوم چاره اندیشی برای پیری کشور بسیار جالب توجه است.

خلاصه ی کلام اینکه مهم نیست شعار خط امام و پیروی از رهبری داد باید در برنامه ها روح حکومت اسلامی و حرکت به سمت آن دیده شود وگرنه شعار دادن نشان از متعهد بودن نیست.

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ ارديبهشت ۹۲ ، ۱۶:۵۱
علیرضا مهری