فرتوت

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مردم سالاری دینی» ثبت شده است

نامه ی رحیمی به احمدی نژاد را باید چند باری خواند. اما زیاد نباید توقف کرد و باید سریع از آن عبور کرد. مثلا ماندن در اینکه 170 نماینده چه افرادی بودند، فرقی در احوالات ما نمی کند. مجلس فعلی خوب کار نمی کند. با یک لیست 170 تایی نمی شود در مورد خوب کار کردن یا خوب کار نکردن اجزای این سیستم صحبت کرد. چون اگر  به شیوه رو بیاوریم، تعداد بیشتری از این 170 نفر تا به حال مردود شده اند.

یکی دو بار متن نامه را با هم خواندیم. رو کرد به من و گفت: هزینه‌ی انتخاباتی 170 نفر که منتسب به یک جریان سیاسی خاص هستند را یک مفسد اقتصادی تامین کرده است!!

گفت: آیا نماینده‌ها میدانستند که این پول را یک مفسد اقتصادی پرداخت کرده است؟

گفتم: نه. آقای رحیمی تاکید دارند که استعلام گرفته شده است و این افراد نمیدانستند.

گفت: آیا سازوکار دریافت حجم بالای پول برای تبلیغات انتخاباتی درست است؟

گفتم: نه. آن فردی که هزینه ای با این حجم برای حمایت از جریانی در انتخابات میکند، برای رضای خدا این کار را نکرده است.

گفت: نتیجه‌ی پذیرش هزینه‌ی تبلیغات از یک سرمایه دار با واسطه یا بدون واسطه چیست؟

گفتم: سرمایه‌دار با‌واسطه یا بی‌واسطه این کار را انجام داده باشد، قطعا در آینده حقی به گردن نمایندگان خواهد داشت.. نماینده باری بر روی دوش خود احساس می‌کند که لطف این سرمایه دار را جبران کند.

گفت: آیا فقط اصولگرایان برای انتخابات از این پول‌های بادآورده و اسپانسر‌ها استفاده می کنند؟

گفتم:‌ نه. این جناح و آن جناح ندارد. با یک پرس‌و‌جوی ساده مشخص می‌شود که تعداد زیادی از نمایندگان این دوره و دوره های گذشته‌ی مجلس از این ظرفیت استفاده کرده‌اند

گفت: چرا این شیوه در فضای انتخابات این قدر مورد اقبال قرار گرفته است؟

گفتم: چون سازوکار انتخابات به گونه‌ای است که تبلیغات و هزینه تبلیغات انتخاباتی تاثیر زیادی بر نتیجه‌ی انتخابات دارد. حتی برخی معتقدند بدون استفاده از این ظرفیت راه یافتن به مجلس شورای اسلامی بعید است.

گفت: مشکل از ماهیت سازوکار انتخابات است یا از شیوه‌ی اجرای آن؟

گفتم: مثل بسیاری از ساختارهای موجود، فلسفه و ماهیت انتخابات ایراد خاصی ندارد و اتفاقا بسیار متعالی است. اما به گونه‌ای اجرا می‌شود که دیگر اثری از ماهیت و فلسفه در انتخابات دیده نمی‌شود. در واقع ساختاری است که از محتوا تهی شده است.

گفت: ماهیت این سازوکار چیست که متعالی است و امروز فراموش شده؟

گفتم: حتما مردم سالاری دینی را شنیده ای. از نظر من و شما انتخابات ما هیچ فرقی با انتخابات دیگر کشور ها ندارد. در حالی که در مردم سالاری دینی مردم باید با توجه به مبانی دینی و اعتقادی نماینده‌شان را انتخاب کنند. اما این متر و معیار در سازوکار انتخاب مردم کم رنگ شده است.

گفت:‌چه کسی باعث تهی شدن این ساختار از محتوای متعالی‌اش شده است؟ مجریان انتخابات؟

گفتم: نقش مجریان در این تغییر به صورت مستقیم نبوده است. بلکه یک ناکارآمدی سیستمی باعث بروز این تغییر شده است اما نقش شرکت کنندگان در انتخابات قابل چشم پوشی نیست.

گفت: شرکت‌کنندگان چه نقشی دارند؟

گفتم: وقتی من به فردی رای می‌دهم که منافع خودم و منطقه‌ام و حزب‌ام را تامین کند، خروجی‌اش می‌شود وضع فعلی مجلس شورای اسلامی. نماینده به جای نگرانی نسبت به منافع ملی و مشکلات اساسی کشور به فکر حل مشکل انتقالی فلانی در دانشگاه آزاد و استخدام فلانی در فلان سازمان و گرفتن مجوز آسفالت فلان خیابان و .... است.

گفت: الان رحیمی مقصر است یا 1870 نماینده یا احمدی نژاد؟

گفتم: اینهایی که گفتی مقصرند اما مقصر اصلی خود ما هستیم. وقتی انتخابات بی روح را جایگزین مردم سالاری دینی می‌کنیم نتیجه اش می‌شود حال فعلی ما . و هر روز بدتر از دیروز....

آخرش یه لبخند زیرکانه بهم زد. برای اینکه دلم رو بسوزونه گفت: دستت درد نکنه. باید تا فردا یه مطلب می نوشتم برای نشریه. زحمت اش رو کشیدی........

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۶ بهمن ۹۳ ، ۱۹:۵۸
علیرضا مهری