فرتوت

۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «دانشگاه» ثبت شده است

شاید قدری پرت و پلا شود! به له شدگی تان در پروسه ی دانشجو شدنتان ببخشید. همین اول بسم الله بگویم. دانشگاه اصلا مثل خواب هایی نیست که تا به حال دیده اید. نه از نظر وضعیت علمی و نه از نظرگاه های دیگر! یک سری فرق های جزئی با دبیرستان دارد! آنهایی که معدل شان با دبیرستان فرقی نمی کند از این قاعده مستثنی اند!

چیزی به اسم حق انتخاب دردبیرستان وجود ندارد. چون اصلا خودت مهم نیستی. ترم اول هم وضعیت بر همین منوال است! آموزش لطف می کند و هر تعدادی که دلش خواست درس برایت انتخاب می کند! مورد داشتیم آموزش دلش خواست 14 واحد به دانشجو بدهد. اما از ترم دوی دانشگاه باید روی پای خودت بایستی و خودت واحد برداری! انتخاب واحد یعنی جنگیدن با صدها نفر دیگر. پروسه ی دوست داشتنی تنازع بقا در دانشگاه را از نزدیک خواهید دید. تنازع بقا از خصوصیات بارز دانشگاه است.

از دبیرستان که میایی ترک نخوری خیلی هنر کردی! ده ها ساعت درس خواندن در روز به یک باره به ده ها دقیقه تبدیل می شود. از عجایب دانشگاه این است که اگر روزی یک ساعت درس بخوانی می توانی به صدر جدول فکر کنی. تغییر در این سطح در برنامه های زندگی خارق العاده است. خرق عادت از خصوصیات بارز دانشگاه است.

کلاس هایی که حضور غیاب ندارد را شرکن نکنی اتفاقی نمی افتد! اینجا دبیرستان نیست که به خانواده تان اطلاع دهند. کلاس های حضور غیاب دار را هم می توان به بازی و شادی اختصاص داد.هرچند به صورت آنلاین خانواده از اوضاع تان باخبر نیست اما جوجه را آخر پاییز باید شمرد. پیچاندن از خصوصیات بارز دانشگاه است.

من گذشتم شما هم به بزرگواری تان بگذرید از این تفاوت های زرد. تفاوت اصلی دانشگاه و دبیرستان را در ادامه ببینید.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۹ آبان ۹۳ ، ۱۰:۲۴
علیرضا مهری

جامعه ی اسلامی باید سیاسی باشد. از چند سال قبل از انقلاب تا سال های ابتدایی انقلاب به این مسئله توجه شد اما بعد از آن به کلی فراموش شد. انگار نه انگار که این از ضرورت های ادامه ی انقلاب است. جلسات و جمع هایی که فعالیت سیاسی می کردند پراکنده شدند و نسخه های ایدئولوگ های انقلاب به بایگانی سپرده شد.

شهید بهشتی برای تربیت سیاسی یک فرد عادی در جامعه ی اسلامی جلسات هفتگی سیاسی را توصیه می کردند. و این علاوه بر اخبار و روزنامه ها و نمازجمعه بود. نه تنها به این نسخه ها توجهی نشد بلکه نمازجمعه هم روز به روز ضعیف تر شد.یعنی پایگاه اصلی اسلام سیاسی هم امروز چندان چنگی به دل نمی زند.

البته راحت طلبی و درگیر چرب و شیرین دنیا شدن نیروهای انقلاب هم یکی دیگر از عوامل انحطاط سیاسی بود. بسیاری از افرادی که در کوران انقلاب از هر فرصتی برای تشکیل و جمع کردن نیروها استفاده می کردند بعد از انقلاب دیگر اقبالی به این جمع ها نداشتند. این یکی از آفت های جامعه ی امروز ماست. هرچند هنوز نخبگان سیاسی جامعه به لزوم این مسئله پی نبرده اند اما زنگ خطر انحطاط سیاسی جامعه به صدا در آمده است.

جوابیه مطهری به روزنامه رسالت این مسئله را با یادمان آورد که دور نیست روزی که مردم تاریخ انقلاب را فراموش کنند.نهضت آزادی و ..... را فراموش کنند. و تکرار برخی شبهات و تحلیل های بی پایه و اساس باعث تطهیر برخی گروه های سیاسی در اذهان مردم شود. این فراموشی در دانشگاه هم به واسطه تخصصی شدن و فرار از مسئولیت انقلابی در حال ریشه دواندن است. باید برای حل این موضوع برنامه ریزی کرد وگرنه امیدی یه آینده ی نسل حاضر دانشگاه ها نمی توان داشت.

۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۲ تیر ۹۳ ، ۰۱:۰۶
علیرضا مهری

جناب آقای روحانی

امروز درد و دل حضرتعالی در جمع اساتید دانشگاه را شنیدیم اما آقای روحانی چند وقتی است که به این حرف عادت کرده ایم." برای اینکه دانشگاه مدرک گرا نباشد و مراکز دانشگاهی مافقط آموزشی نباشند و پژوهشی هم باشند و برای اینکه دانشگاه بتواند مطالبات اجتماعی و کشوری را پاسخ گوید و به عنوان بهترین و قوی ترین یار برای دولت و حل مشکلات جامعه باشد، نیازمند تغییرات و تحولات فراوان است. نیاز دارد تا از این صورت و پوسته به آن مغز و معنا دست یابد.". که چرا فقط در سیاست خارجی انتقاد از دانشگاه بیرون می آید و در مسائل دیگر اساتید بحث نمی کنند. اساتیدی که حامی شما در انتخابات بودند همان اساتیدی هستند که وضعیت دانشگاه ها را به اینجا کشانده اند. همان هایی که نفری دو جین مقاله ی آی اس آی دارند. همان هایی که خواب و خوراک را از دانشجو می گیرند تا دانشجویی در سطح علم جهانی بار بیاورند. مگر شما طرفدار و سینه چاک جهانی شدن نبودید؟

چند وقتی است که تعدادی از دانشجویان دانشکده فنی مشغول فعالیت اند. فعالیتی از جنس دغدغه های شما. اصلاح دانشگاه در مسیری که چند باری است ترسیم کرده اید. این احساس مسئولیت و شور دانشجویان اما امروز کم فروغ شده است. می دانید چرا؟ چون وزیر مطبوع حضرت عالی اعتقادی به اصلاح ندارد. اصولا انتقادهای حضرتعالی که توسط دانشجویان طرح شده است را به رسمیت نمی شناسد. به قول یکی از حاضران در جلسه، ایشان معتقدند همه چی آرومه......

گویا دانشگاهی تنها وظیفه اش دست و پنجه نرم کردن برای جابجایی مرزهای علم است. به دانشگاهی چه که وضعیت نفت مملکت خوب نیست. به دانشگاهی چه که مشکلات کشور چیست. اصلا ما آدم در سطح خدمت به بشریت ایم به ما چه که مشکلات چگونه باید حل شود؟ در انتخاب وزرا باید پاسخگویی و نقدپذیری یکی از فاکتورها باشد. اما آقای روحانی برای انتخاب وزیر علوم هم این معیار را در نظر گرفتید؟

آقای روحانی تاکید حضرتعالی بر عنصر تخصص در انتقاد را اساسا درک نمی کنم. چطور است برای خاموش کردن منتقدان تخصص را پیش می کشید ولی در عمل تان چیز دیگری دیده می شود؟ چرا وزیری که باید اصلاحات اساسی در بحث آموزش و ساختارهای وزارت علوم انجام دهد متخصص نیست؟ چرا یک مهندس را برای این وزارت خانه انتخاب کرده اید؟

آقای روحانی انصاف داشته باشید. چطور وزیری که خود در همین سیستم بیمار تربیت شده است و بالا آمده است قرار است اصلاحات اساسی انجام دهد.

آقای روحانی من دلواپس وضعیت دانشگاه ها هستم. به جای شعار دادن اقدام عملی برای کمک به اصلاح دانشگاه انجام دهید. من دلواپسم.... همان طور که شما دلواپسید....

علی مصدق

پ.ن: به امید روزی که تشکل های ما به دور از فشار گروه های فشار بتوانند انتقاد های خود را آزادانه طرح کنند. گروه فشار از جنس روزنامه باشد یا مسئول فرقی نمی کند.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۵ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۲:۵۳
علیرضا مهری

چند سالی است که توجه ویژه ای به آزاداندیشی به عنوان باب جدیدی در فعالیت های دانشجویی شده است. اگر چه صرفا توجه صورت گرفته است و حرکت قابل قبولی در فضای دانشگاه ها دیده نمی شود. دغدغه ای که در بین بسیاری از دانشجویان به واسطه ی تاکیدات رهبری ایجاد شده بود امروز فروکش کرده است. نوع مواجهه جریان دانشجویی با دغدغه ها و مسائلی که رهبری در دیدار دانشجویی مطرح می کنند عموما شلخته است. یعنی تا چند ماه یا چند سال بعد از بیان دغدغه حرکت های پراکنده و بی هدفی صورت می گیرد و بعد از آن به فراموشی سپرده می شود.

هدف از نوشتن این مطلب وارد کردن نقد به دانشجویان و جریان دنشجویی نیست. صرفا نکاتی است که در این چند سال فعالیت دانشجویی به آن رسیده ام. شکل گیری و احیاء آزاداندیشی در فضای دانشگاه یک فرآیند است. نمی توان انتظار داشت که این فضا و گفتمان در چند سال در دانشگاه غلبه پیدا کند و به کمال برسد. اما این فرآیند توسط چه جریانی باید طراحی و پیگیری شود. مدیریت فرهنگی دانشگاه و وزارت علوم یا دانشجویان و تشکل های دانشجویی؟

شاه بیت تحلیل دانشجویان از مدیریت فرهنگی دانشگاه ها و وزارت علوم ، فشل بودن این سیستم است. در واقع می توان گفت مدیران فرهنگی دانشگاه بیشتر از اینکه به عنوان فعال فرهنگی در صحنه حضور داشته باشند، به عنوان ناظر و نیروی سلبی فعالیت می کنند. در بسیاری از موارد این نظارت هم وجود ندارد. امروز فلسفه ی وجودی مدیریت فرهنگی دانشگاه، صدور مجوز فعالیت های دانشجویی است و طولانی تر شدن فرآیندهای اخذ مجوز آفت وجود چنین بخشی در مدیریت دانشگاه است.کاری که نیاز به این تعداد نیرو در ساختار دانشگاه ندارد و یک ماشین هم می تواند انجام دهد.

دانشجویان و تشکل های دانشجویی تنها متولی پیگیری این دغدغه در فضای دانشگاه هستند. فعالیت های زیاد و پراکنده ای هم به اسم برگزاری کرسی آزاد اندیشی در دانشگاه ها صورت گرفته است. ولی بررسی این فعالیت ها نشان می دهد تغییری در جریان عمومی دانشگاه ها و تشکل های دانشجویی اتفاق نیافتاده است. کم عمق شدن بحث ها و گعده هایی که هر روز در بین بدنه ی دانشگاه جریان دارد نشان می دهد که این جریان تبلیغاتی که به اسم آزاداندیشی راه افتاده است نتیجه ای نداشته است. و طبیعی است دانشجویانی که ساعات مطالعه شان با عوام الناس تفاوت چندانی ندارند نمی توانند چنین جریانی را ایجاد کنند.

در کنار ساعات پایین مطالعه ، دغدغه ها و مسائلی که هر روز در فضای دانشجویی به بحث گذاشته می شود ابتدایی تر و کم اهمیت تر می شود. البته از بدنه ی دانشجویان نمی توان انتظاری جز این داشت. نگران باید شد اگر دانشجویانی که در این سیستم آموزش و پرورش و در این سیستم تربیتی بزرگ شده اند، رفتاری جز این داشته باشند. وضعیت امروز بدنه ی دانشگاه وظیفه و رسالت تشکل ها و گروه های دانشجویی که به فعالیت فرهنگی و سیاسی در دانشگاه می پردازند را سنگین تر می کند. و باید به این گونه فعالیت های دانشجویی چشم امید داشت تا بتوانند آزاداندیشی را در دانشگاه نهادینه کنند. البته باید گفت پیش از مطرح شدن این دغدغه و این مسئله در فضای عمومی جامعه و دانشگاه، دغدغه ها و مسائلی دیگری بود که به دانشگاه محول شده بود و تشکل های دانشجویی موفقیت چندانی در این زمینه ها نداشتند.

در کنار تعطیلی جریانات و ارکان دیگر دانشگاه که باعث محول شدن این مسئولیت به تشکل های دانشجویی می شود نکات دیگری هم وجود دارد. تاکیدات رهبری در سال های گذشته بر مطالبه گری، ورود به مسائل اصلی کشور، معرفت دینی و .... نشان می دهد تشکل های دانشجویی مستعد پیگیری این مسئله هستند. پیگیری که هنوز آغاز نشده است و نیاز به عزم جدی فعالین دانشجویی است. مسئله ی ورود به مسائل اصلی کشور خود می تواند بستری برای رواج آزاداندیشی در فضای دانشگاه ها باشد.

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۷ فروردين ۹۳ ، ۱۲:۴۵
علیرضا مهری

وزیر علوم که انتخاب شد برای عده ای مسلم شد که رئیس دانشگاه هم از اصلاح طلبان خواهد بود. دکتر نیلی. شاید دکتر نیلی را خیلی ها نشناسند اما اعضای بسیج دانشجویی در آن دوران او را خوب می شناسند. همان کسی که بداخلاقی هایش و نگاه سرشار از تبعیضش به تشکل های دانشجویی زبانزد خاص و عام بود. البته در دولتی که وزیرش آقای فرجی دانایی باشد که دانشگاهی را تبدیل به پایگاه حزب مشارکت کرده بود انتظاری جز این نمی رود. انتقادها وارد است و باید جلوی جولان جریان های سیاسی در دانشگاه را گرفت اما نباید مسئله را فراموش کرد. مسئله این است ورود و جولان جریان های سیاسی در دانشگاه.

خط خبری روزهای گذشته. تاکید عده ای بر این مسئله که استیضاح وزیر علوم در حال پیگیری است. تا اینجای مسئله اتفاقی نیافتاده است و نمایندگان از حق قانونی خودشان استفاده می کنند آیا این همه ی مسئله است؟ رئیس کمیسیون آموزش یکی از افرادی است که پیگیر استیضاح می باشد. شاید زاهدی را خیلی ها نشناسند حتی اعضای فعال بسیج دانشجویی. اگر می خواهی زاهدی را بشناسی همین را بگویم که داستان تجمع اعضای جنبش عدالتخواه مقابل وزارت علوم را بخوان.اعتراضی که به خاطر بسته شدن یکی از تشکل های دانشجویی در اصفهان و تعلیق دبیر آن صورت گرفت. نامه و بیانیه جواب نداد. تجمع برگزار شد به تحصن کشیده شد. تحصن پشت در اتاق آقای وزیر و آقای وزیر به خود زحمت نداد که در را باز کند تا جواب دهد. دست آخر هم آقای ثمره! به جای آقای وزیر در جمع دانشجویان حاضر شدند و جواب دادند. چنین فردی با کارنامه ای این چنینی که فقط در همین یک اتفاق هم رویکردش مشخص نیست و به راحتی می توان آن را بررسی کرد داعیه دار آموزش عالی شده است.

داعیه دار اینکه آقای وزیر چرا ال است و بل است. چقدر این اتفاق تلخ است.من نمی دانم چرا اینقدر فضا بچه گانه است که وزیر سابق با این کارنامه به همین راحتی داعیه دار حقوق دانشجویان می شود .کسی نیست حتی خاطرات دوران زاهدی را یادآوری کند. نمی گویم روشنگری کند فقط بازخوانی کند. نکته ی جالب کار این است که یکی از تشکل های منتسب به جنبش در سال های بعد از آن تجمع از ایشان دعوت می کند و ایشان در باب آزاداندیشی در آن دانشگاه سخنرانی می کند. یک روز تجمع و عدم پاسخگویی و چند سال بعد مهمان برنامه ی همان تشکل و البته صحبت در باب آزاد اندیشی. این فراموشکاری تاریخی در جنبش دانشجویی هم مسئله ای شده است.

به نظر می رسد کوتوله بودن جنبش دانشجویی کار را به اینجا رسانده است. از دانشگاهی که بزرگترین دغدغه های مذهبی هایش این است که درس بخوانند تا شاگرد اول شوند انتظاری جز این هم نمی رود. انتظار نمی رود که مقابل جریانی که دستش تا آرنج در فعالیت های سیاسی دانشگاه هست و درحال فشار به وزیر علوم است سوال شود. آقایان دلسوز شما که داعیه جدایی دانشگاه از سیاسی بازی را دارید چرا خودتان دست از سر دانشگاه بر نمی دارید.

۱ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۵ اسفند ۹۲ ، ۲۳:۳۸
علیرضا مهری

16 آذر امسال هم برگزار شد. نسبت به گذشته ی نه چندان دور متفاوت بود. امسال به صورت یک دست هدف گذراندن اوقاتی شاد و مفرح در سالن برگزاری برنامه بود. برنامه ها مورد قبول مخاطب عام یا همان جولان خودمان بود.

به قول رفیق که برنامه را برای تعدادی جوان 20 ساله برگزار می کنند. باید متناسب با حال و هوا و سن و سال این دانشجویان باشد. خدا را شکر برنامه های بسیج و انجمن امروز برگزار شد. انرژی متراکم شده ی دانشگاه آزاد شد. بعد از این تخلیه انرژی خود را آماده می کنند برای امتحانات پایان ترم.مهم ترین مسئله همین تخلیه ی احساسات و دست و جیغ و هوراست.

هر دو برنامه جذاب بود و فقط بازه هایی در هر دو برنامه صحبت ها به درد تشویق و شعار نمی خورد. این بازه ها را حذف کنیم همه از برنامه راضی بودند. آن طرفی ها بزرگترین مسئله شان رفع حصر و زندانی سیاسی بود. این طرفی ها هم برای اینکه نشان دهند مطالبه مردم رفع حصر نیست درخواست اشد مجازات و محاکمه و حتی اعدام را داشتند!

بالاخره وقتی طرف دعوا روی یک موضوعی دست می گذارد، شما هم هدفت دعواست باید روی همان موضوع مطرح شده کار کنید. نمی شود آن طرفی ها رفع حصر را مطالبه کنند و ما حل مشکلات اساسی اقتصاد را مطالبه کنیم. جذابیتش کم می شود و اصلا دعوا شکل نمی گیرد. از این مسئله که بگذریم مسائل اساسی و حیثیتی همچون پر شدن سالن و دست بند سبز و یا حسین میرحسین و..... می آید روی کار که خودتان می دانید. از حضور گله ای در سالن تا حضور سیار در برنامه. نصفی در این برنامه و نصفی در آن برنامه و فانتزی های مخصوص این برنامه ها.......

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۶ آذر ۹۲ ، ۲۲:۱۶
علیرضا مهری

انتخاب رشته یکی از آن بزنگاه هایی است که می توان گفت نقش شما و خانواده در انتخاب مسیر آینده تان محسوس است. انتخابی که کمی تا اندکی آینده شغلی شما را باید مشخص کند. چرا مثل خیلی از افراد نگفتم همه ی آینده تان را چون انتخاب رشته ای که بعد از کنکور صورت می گیرد در بیشتر مواقع آگاهانه نیست. هدف ما هم روشن کردن این عرصه و تذکر در خصوص عواملی است که انتخاب را غیر واقعی می کند.

 

- خانواده

یکی از آفت های امروزی که در انتخاب رشته ها به چشم می خورد انتظارات کاذبی است که خانواده و جامعه از فرد دارند. حتما شنیده اید ما انتظار داریم که حتما در فلان رشته یا در فلان دانشگاه قبول شوی و ... انتظاری که در آن خود فرد و علایقش و مسیری که برای آینده در نظر گرفته است اصلا دیده نمی شود و این حس برتری طلبی خانواده ها است که گاهی باعث می شود وارد رشته و دانشگاهی شوید که اصلا علاقه ای به آن نداشته اید. گهگاه جایگاه اجتماعی را هم وارد می کنند که اگر پزشکی بخوانی فلان جایگاه را خواهی داشت یا اگر مهندس برق شوی روی دست می برند که البته باید گفت اکثرا غیر واقعی است. تجربه نشان داده است اگر به خواست نامعقول! - تکرار می کنم- خواست نامعقول خانواده تن دهید در تصمیمات آینده زندگی هم این تاثیرگذاری وجود خواهد داشت و داستان حرف مردم تازه شروع شده است.

- تب کنکور

  ترتیب برتری رشته ها و دانشگاه را برای خودتان مرور کنید. تا به حال فکر کرده اید این ترتیب بر طبق چه منطق و ارزیابی شکل گرفته است؟ سالانه هزاران نفر بدون اینکه لحظه ای در خصوص این نظام رتبه بندی فکر کنند دست به انتخاب رشته می زنند. در حالی که نظام رتبه بندی برای تک تک افراد با توجه به شرایطشان متفاوت است. رشته ی برق و مکانیک در صدر این رتبه بندی و رشته هایی مثل معدن و نفت و متالورژی در انتهای این رتبه بندی. آیا رشته ای که هر فرد باید در آن تحصیل کند را رتبه ی کنکور او مشخص می کند یا توانمندی ها و علایق اش ؟ وضعیت صنعتی-اقتصادی شهر محل زندگی ، شرایط خانواده در کجای این انتخاب قرار دارد؟

در کنار این دو مورد آسیبی که مطرح شد باید برای انتخاب رشته تان لیستی آماده کنید و بر طبق شرایط حال حاضرتان تصمیم گیری کنید. این لیست البته نیاز به بررسی دارد. بررسی شخصیت خود و وضعیت دانشگاه های مختلف. شاید با خودتان بگویید که خودمان را می شناسیم. شناخت خود دیگر چه صیغه ای است؟

سوال اولی که باید جواب بگویید تا بتوانید انتخاب رشته ی واقع بینانه انجام دهید پاسخ به این سوال است که با چه هدفی اقدام به ادامه ی تحصیل کرده اید و آرمان و خواستتان از تحصیلات دانشگاهی چیست؟ فرق است بین ترکیب رشته ی فردی که برای بدست آوردن پول و تامین زندگی شخصی خود وارد دانشگاه می شود و فردی که دامنه را گسترده می کند و هدف را توسعه ی کشور و خدمت می داند. اگر هدفتان پرکردن جیب است که باید بگویم امروز تولید و صنعت کار و بارش سکه نیست و باید در آمد خوب را در کف بازار و سود بانکی بیابید. اگر هدفتان خدمت است باید دقت کنید که رشته های فنی عموما خروجی شان در مرحله ی اول یک مهندس است که کارش ور رفتن با ماشین است . پس از همان ابتدا عرصه ی خدمت را برای خودتان روشن کنید و با خیال پشت میز نشینی و مدیریت وارد رشته های فنی نشوید.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ مرداد ۹۲ ، ۱۳:۴۱
علیرضا مهری