فرتوت

زیباکلام تئوریسین فلاکت اقتصاد

سه شنبه, ۲۷ اسفند ۱۳۹۲، ۱۰:۲۹ ب.ظ

بی توجهی به منافع ملی در سیاست خارجی بعد از انقلاب مسئله ای بود که زیباکلام در سالن چمران دانشکده فنی مطرح کرد. هر چند تعریف مورد اجماعی از منافع ملی موجود نیست اما بحث در خصوص آن ظرافت هایی دارد که باید به آن دقت کرد. یکی از مسائلی که بعد از انقلاب طرح شد این بود که نسبت سیاست خارجی و منافع ملی در جمهوری اسلامی چیست؟ آیا می توان در سیاست خارجی هم آرمانگرا بود و هم بر طبق منافع ملی عمل کرد؟

مسئله ای که هیچگاه بحث جدی روی آن صورت نگرفت اما می توان آن را یکی از مبانی اقدام دستگاه سیاست خارجی فعلی دانست. سوالی که چند وقتی است زیرکانه طرح می شود و پاسخ آن از پیش در افکار عمومی مشخص است. طرح مسئله ای که بیشتر از روشن کردن اذهان، چماقی است بر سر جریانی که مسائل ایدئولوژیک را در سیاست خارجی قابل طرح می داند. جریانی که انقلاب کرده و قانون اساسی نوشته است. جملات قصاری همچون " انقلاب ایران انقلابی غیرایدئولوژیک بود و پیام ایدئولوژیک نداشت"بر قانون اساسی که رای مردم را به همراه دارد، خدشه ای وارد نمی کند.

برای حل این مسئله خوب است منافع ملی را در جدول اولویت بندی اداره ی کشور در کنار دغدغه های دیگر بررسی کنیم. در سیاست داخلی هم منافع ملی متری خوبی برای سنجش است. آیا شعار توسعه ی سیاسی هم تامین کننده ی منافع ملی است؟ تلاش برای برقراری مردم سالاری دینی چطور؟ مشخص است که نگاه صرفا اقتصادی به منافع ملی واقع بینانه نیست. شعارها و اهداف بسیاری هستند که تامین کننده ی منافع ملی هستند اما اقتصادی نیستند. تامین امنیت ، حرکت به سمت آزادی و استقلال سیاسی از جمله آرمان هایی است که در راستای منافع ملی است.

این نوع نگاه از حوزه های مختلف به منافع ملی منحصر در کشور ما نیست. بسیاری از سیاست های و برنامه ریزی هایی که امروز آمریکا در جهان صورت می دهد با شعار تامین منافع ملی می باشد. مثلا انرژی هسته ای ایران به خاطر تامین منافع ملی آمریکا تحریم شده است! یا فعالیت های ضد حقوق بشر در جهان خلاف منافع ملی آمریکاست. پس این ادعا که منافع ملی صرفا اقتصادی می باشد به راحتی رد می شود. پذیرش این مسئله کار را ساده می کند. مسائلی همچون آزادی و استقلال از دخالت بیگانه و دفاع از مظلومین هم جزئی از منافع ملی تفسیر می شود.

شعار موافقان توافق نامه ی ژنو ضریب دادن به منافع ملی است، شعاری که زیباکلام در دانشکده یکبار دیگر آن را تکرار کرد. اما با مطرح کردن عدم برداشت ما از پارس جنوبی ماهیت منافع ملی! مشخص شد. زیباکلام محرومیتی را تصویر کرد که ناشی از عدم دستیابی به درآمد نفتی و گازی است. تصویر نادرستی که ناشی از نگاه عوامانه و قشری به اقتصاد می باشد و دلیل اصلی عقب افتادگی اقتصاد ایران در چند دهه ی گذشته حاکمیت همین نوع نگاه بوده است.

وابسته بودن اقتصاد به درآمد بادآورده ی صادرات نفت خام در واقع چیزی جز تاراج ثروت ملی نیست و به غلط نام آن را درآمد گذاشته اند. بی شک مصرفی که خرج اش از خام فروشی تامین می شود؛ اصالتا دارایی به حساب نمی آید که امروز ما از آن محروم باشیم. آرمان این مدل کشورهای عربی هستند که در دام اقتصاد نفتی گرفتارندو برای برداشت بالا و سریع از مخازن شان زیر بار هر قرارداد ننگینی می روند. چوب حراجی که امروز به منایع انرژی زده می شود و ناشی از نگاه کوتاه مدت به مقوله ی پیشرفت است.

در مقابل این مدل که عدم پیشرفت قابل توجه اقتصاد با ظرفیت ما در دهه های گذشته شده است مدل دیگری وجود دارد. ایده ی اصلی این مدل را اولین بار دکتر مصدق مطرح کرد. اقتصاد بدون نفت از معدود آرزوهای مشترک همه ی دلسوزان این مملکت است.

 تحرک کم اقتصادی و اقتصاد رانتی و... اقتصاد ما را به بیماری بدحال تبدیل کرده است. اعتیادی که با مقاومتی از طرف اقتصاد معتاد همراه نمی شود و این شهوت مصرف درآمد افیونی نفت ، اقتصاد ما را به کام مرگ می کشد.این حال عجیب حتی فرصت توسعه ی صنعت نفت را در این سال ها به ما نداده است. اما تحریم های مالی و گسترده ی غرب باعث کاهش قروش نفت شده است و عرصه برای خلاصی از این بلای خانمان سوز ایجاد شده است.

تلاش بی وقفه برای بالا بردن درآمد های نفتی به هر قیمتی را در دهه های گذشته تجربه کرده ایم و امروز هم تقلای روشنفکران و برخی از مسئولان برای برداشتن تحریم ها را شاهد هستیم. تلاش هایی که در مدل تلاش برای بالندگی واقعی اقتصاد جایی ندارد و ناشی از خماری نرسیدن نفت افیونی است. حال باید از خودمان بپرسیم تلاش برای فروش نفت خام در راستای منافع ملی است یا تلاش برای تبدیل نفت خام به میعانات و محصولات پتروشیمی و توسعه ی واقعی اقتصاد کشور؟ حتی صادرات محصولات پتروشیمی هم از خام فروشی بهتر است.صادر کردنی که در اوج تحریم ها هم صورت می گرفت.

مدل پیشرفت کشور بر مبنای رشد اقتصادی و عدم وابستگی کشور به درآمدهای نفتی بهتر است یا ماندن در منجلاب گذشته است؟ هر چند در ظاهر دست یابی به فناوری هسته ای هزینه های بسیاری را در پی داشته است اما می توان بسیاری از مشکلات امروز کشور را ناشی از ضعف های اساسی در اقتصاد و سیستم اداری کشور دانست. امروز بحث از هزینه های هسته ای بسیار است و ضعف های بسیاری به پای تحریم نوشته می شود. اما واضح است که راه نجات کشور تلاش واقعی برای حل مشکلات اساسی کشور است. تلاشی که نیاز به وحدت و تلاش تک تک افراد جامعه دارد تا فشار از روی دوش مسئولین برداشته شود تا بتوانند از این امتحان تاریخی موفق بیرون بیایند.

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی