آرزوی تشکیل مجلس انقلابی بر دل صاحبان اصلی انقلاب
مدیریت کلان کشور در سالهای اخیر دستخوش تغییراتی شد که نشان از حرکت در مسیر پختگی دارد. برگزاری نشستهای اندیشههای راهبردی را میتوان از جنس تصویب برنامههای پنج ساله و همچنین سند چشمانداز بیست ساله دانست. برنامهی میان مدت و طولانی مدت نیاز طبیعی هر نظام دارای اهداف مشخص هست که در هر سال میزان پیشرفت در مسیرترسیم شده و همچنین عدم انحراف از آن مورد ارزیابی قرار گیرد.
مجلس شورای اسلامی به عنوان بالاترین نهاد قانون گذاری کشور یکی از نهادهایی است که با این برنامههای بلندمدت و میان مدت ارتباط گستردهای دارد.
بررسی برنامه پنجم توسعه با حداقل حضور نمایندگان
از مهمترین وظایف نمایندگان مجلس هشتم در دوران مسئولیتشان رسیدگی به برنامهی پنج ساله ی پنجم توسعه بود. انتظار این بود که در هنگام بررسی این برنامه مجلس با تمام توان وارد شود، ولی برنامه در جلساتی بررسی میشد که مجلس با حداقل تعداد نمایندگان تشکیل جلسه داده بود. از آزاردهندهترین صحنههایی که از مجلس هشتم به یاد داریم بیاقبالی و عدم توجه به پیشنهادات اصلاحی نمایندگان فعال مجلس بود. خیلی از نمایندگان حتی به خود زحمت نمی دادند که به نظرات نمایندگان دیگر توجه کنند و رایی آگاهانه دهند ؛ چرا که اعتماد کاذبی به نظر کمیسیون تلفیق وجود داشت. چندین بار رئیس جلسه با استدلال «نمایندگان به نظرات اصلاحی و پیشنهادها رای نمیدهند» از نمایندگان درخواست میکرد که نظرات را مطرح نکنند تا در تصویب سرعت بیشتری بگیرند و بررسی برنامه زودتر به پایان برسد.
مجلس ششم به روزهای پایانی خود نزدیک میشد که اتفاقات استعفای دسته جمعی و… پیش آمد. برنامهی چهارم توسعه در همین زمان وارد صحن علنی شد و در دستور کار نمایندگانی قرار گرفت که تقاضای استعفایشان در حال بررسی بود. در کمال ناباوری برنامهی چهارم توسعه در ۵ جلسهی کاری مورد بررسی و تصویب قرار گرفت. این برنامه تبدیل به لکهی ننگی در کارنامه اصلاحطلبان شد. متاسفانه این برنامههای میان مدت اشکالات و ابهامات فراوانی دارد که نیاز به آسیب شناسی و بحث جدایی دارد. این روند فقط در تصویب برنامهها متوقف نشد.
جهل اقتصادی نمایندگان
یکی از دلایل آنکه مجلس هفتم با شعارهای اساسی که مطرح کرد و انگیزهای که در نمایندگان وجود داشت نتوانست عملکرد قابل قبولی از خود نشان دهد، عدم وجود تلقی روشن و شفاف از اقتصاد و مسائل کلان کشور بود. به عبارت دیگر میتوان از جهل اطلاعاتی در نمایندگان صحبت کرد. البته لازم نیست نمایندگان همه چیز را بدانند، اما باید بلد باشند از نظرات کارشناسی استفاده کنند . ریشههای این فقر اطلاعاتی را میتوان در آشنا نبودن نمایندگان با اختیارات و وظایف حقیقی نماینده و مشورت نگرفتن از کارشناسان دانست. اگر جهل اطلاعاتی در مجلس نباشد و نمایندگان پخته و درست کار کنند، با قوانین منسجمی که گذارده می شود و نظارت بر اجرای دولت میتوان پارهای از مسائل کشور را به سرانجام رساند. راهحلهایی هم برای این مشکل وجود دارد، نمایندگان باید با تسلطی که بر الگوی بلندمدت چشم انداز دارند کارهای خود در مجلس را بر طبق این الگوها منضبط کنند. انحراف از پیمودن الگوی موجود مردم را به صورتی بار میآورد که انتظار فعالیت فراتر از قانون دارند. این جهل اطلاعاتی زمانی مشهود بود که نمایندگان دست به اصلاح برنامههایی میزدند که قرار بود بودجههای سالیانه با آن سنجیده شود. از طرف دیگر جنس برنامههای میان مدت به گونهای بود که توانایی ارائه برداشتهای متفاوت از آن وجود داشت.
وقتی در انتخابات مجلس، نمایندگانی رای بیاورند که تسلط کافی بر قانون اساسی، سند چشم انداز و برنامههای کلان کشور داشته باشند میتوان پیش بینی کرد که این مشکل رفع شود. از طرف دیگر ملزم کردن نمایندگان به تسلط بر این قوانین حتی با برگزاری دورههایی برای نمایندگان تازه وارد مجلس میتوان این خلاء اساسی را رفع کرد.
روند انتخابات مجلس دارای ضعفهای اساسی است که باید مورد بررسی جدی قرار بگیرد. پر رنگ شدن دغدغههای حوزههای انتخابیه باعث ورود نمایندگانی به مجلس میشود که آگاهی از وظایف اصلی و حوزهی اختیارات خود ندارند. بررسی حداقلی و اولیه مجلس هشتم نشان میدهد بسیاری از فرصتهای قانونی و تاثیرگذار نمایندگان برای نظارت بر حسن اجرای قوانین هنوز مغفول مانده است. بسیاری از نمایندگان حتی یک بار هم از اختیاراتی همچون سوال از وزراء، نطق پیش از دستور، تحقیق و تفحص و … استفاده نمیکنند.
در انتخابات فعلی و انتخاباتهای گذشته تبلیغات در شهرستانها معطوف به پروژههای عمرانی بود. عدم تمرکز بر روی برنامههای کلان و تاثیرگذار در مجلس فعلی موج میزند. نگاههای سطحی و بیمحتوا به پیشرفت، کار را به جایی میرساند که اهمیت تامین اعتبار یک پل یا یک جاده بیشتر از برنامههای پنجساله و بودجه میشود؛ جلسات تصویب اینها با حداقل ۶۰ تا ۷۰ غیبت برگزار میشود.
قطعا دستهای آلودهای که به صورت نامشروع با قول پروژههای عمرانی وارد مجلس میشوند و اعتماد کاذبی در دل مردم ایجاد میکنند؛ یکی از دلایل سستیها و کمبودهای مجلس هستند. از راههای جلوگیری از این اتفاق نامیمون، آگاه کردن مردم در مورد وظایف و حوزه اختیارات نمایندگان است. شاید با از بین رفتن این پدیدهی غیراخلاقی فضای توجه به مسائل کلان و کلیتر در مجلس ایجاد شود. در این راستا نخبگان و صاحبان قلم به خصوص دانشجویان وظیفهی سنگینی دارند. چون بخش اعظمی از این تغییر فرهنگ به عهدهی آنهاست . از طرف دیگر نظارت دائمی بر نمایندگان برای تطبیق مصوبات با قانون اساسی و آرمانهای انقلاب اسلامی برعهدهی قشر صاحب نظر جامعه است.
اگر تا به امروز سیاست مداران و روشنفکران به دور از منافع سیلسی و تفکر جناحیشان در فکر اصلاح بحثهای مجلس بودند ، شاید مجلس ، امروز در راس امور بود. انتظاری که امام از مجلس داشتند، مجلسی خاص و انقلابی بود که فراتر از تصورات فعالیت کند، اما متاسفانه این مهم انجام نشد. چند دورهای است که آرزوی تشکیل مجلس از متخصصان و دلسوزان این انقلاب بر دل صاحبان اصلی انقلاب مانده است . اما باید از مجاهدتهای معدود نمایندگان متعهد و انقلابی که وجدان کاری و تعهدات اخلاقی به آنها اجازهی ساعتی غیبت بیمورد را نمیدهد ، یاد کرد.
این مطلب برای تریبون مستضعفین نوشته شده بود. لینک مطلب در سایت تریبون